خزان ز راه میرسد، جوانه پیر میشود(شعر مهدوی)
خزان ز راه میرسد، جوانه پیر میشود
نَفَس چه زود میرود، بیا که دیر میشود
شب است و باد میوزد، چگونه صبح میکنی؟
دلم چه شور میزند؛ به غم اسیر میشود
چه راهها که بی عبور تو غبار میخورد
چه دشتها که بی حضور تو کویر میشود
همیشه در تخیلم ز شوقِ وصل، خُرّمم
نگو ز هجر با دلم، بهانه گیر میشود
اگر نیایی ای بهار آرزوی فاطمه
مرام تازیانه خدشه ناپذیر میشود
که گفت زود میرسی؟ «چه دیر زود میشود»
نَفَس نمانده زود باش! بیا که دیر میشود
حسین بیاناتی
دمتون گرم واقعا.سایتتون عالیه.ممنون بابت نشر معارف مهدوی.من خیلی از مطالب سایتتون رو در کانالم نشر میدم.وقتی به ادمین اینستاتون پیام دادم که مطالبتون رو برمیداریم و تشکر کردم برام نوشتند نشر مطالب ما حتی بدون لوگو و اسم ما هم مجازه و من واقعا جا خوردم.خیلی ازتون ممنونم و سپاس از نگاه زیباتون.