مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

چرا باید امام زمان را بشناسیم؟

 

۷۲-۱

امروزه سوالات متعدد و متنوعی از طرف جوانان و جویندگان علم در رابطه با امام زمان و مهدویت پرسیده میشود

یکی از سوالاتی که اکثر جوانان بدنبال آن هستند این است که میگویند :

چه لزومی دارد امام زمان را بشناسیم؟چه لزومی دارد مثلا در دانشگاهها و یا دیگر مراکز  در باره مهدویت  صحبت شود

مثل همین نظریه دکترین مهدویت که مطرح است..چرا اینها براه افتاده است؟

در واقع  سوال از کلیتی است که قبلا در مطالب دیگر  این سایت پاسخ داده ایم

چرا باید امام زمان(عجل الله) را بشناسیم؟

در روایات زیاد – از شیعه و اهل سنت (۱) آمده است: آن که امام خود را نشناسد و بدون این شناخت و معرفت، دیده از جهان بر بندد، به مرگ جاهلیت مرده است: « ما مات لایعرف امامه مات میته جاهلیه».(۲)
همچنین اهل بیت «ع» پیوسته پیروان خویش را به این دعا ترغیب کرده اند که از خدا بخواهند تا حجت و ولی خود را به آنان بشناساند:
«اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، اللهم رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی»(۳)؛
بار خدایا! تو مرا به خود شناسا کن که اگر خودت را به من نشناسانی پیغمبرت را نخواهیم شناخت. بار خدایا! تو رسولت را به من بشناسان که اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجتت را نخواهیم شناخت. پروردگارا! حجت خودت را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه خواهم شد».

هر فردی، در قبال امام خویش وظایفی دارد و لازمه عمل به وظیفه، شناخت امام و وظایف در قبال اوست. این وظیفه دارای دو بعد است: یک بعد مربوط به دوران غیبت و انتظار است که نیل به ثوابت های وعده داده شده برای منتظر، در گروه فهم و درک و عمل به این وظایف است و بعد دیگر از جهت زمینه سازی برای ظهور امام عصر «ع» و به دست آوردن نزدیکترین جایگاه از لحاظ معرفتی و قرب به امام خوبی هاست.
رسول خدا «ص» می فرماید: «یخرج اناس من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه»؛ (مردمانی از مشرق برمی خیزند و زمینه ساز سلطه و قدرت مهدی می شوند).(۴)

______________________________________
۱. قریب به این مضمون؛ ر. ک: صحیح مسلم، کتاب اماره، باب امر بلزوم الجماعه ی عند ظهور الفتن، ص ۲۲؛ صحیح بخاری، کتاب الفتن، باب دوم؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۴۱۶ و در منابع شیعه علمایی نظیر کلینی، بابی به عنوان «من مات….» اختصاص داده اند.
۲. نعمانی، غیبت، ص ۱۲۹.
۳. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۳۴۳.
۴. بحار الانوار،ج ۵۱، باب ۵؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.