بررسی وظایف خانواده در قبال تحقق فرهنگ مهدوی
بررسی وظایف خانواده در قبال تحقق فرهنگ مهدوی
- ۱. قبول عبودیّت پروردگار
اولین و مهمترین وظیفه خانواده مهدوی آنست که عبودیت پروردگار باید روح حاکم بر زندگی اعضای خانواده باشد. زیرا طبق آیه شریفه «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات ۵۶) هدف از خلقت انسان عبودیت بوده و همانگونه که در دعای افتتاح میخوانیم: (تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاهِ إِلَى طَاعَتِکَ) یعنی یکی از وظایف افراد در جامعه مهدوی فرا خواندن به سمت اطاعت خداوند است. حال این وظیفه وقتی محقق میشود که افراد از خانوادههای خود آغاز کرده باشند.
یکی از رسالتهای مهم خانوادگی، تشکیل خانه و خانوادهای توحید محور و تربیت نسلی موحّد و ذاکر خداست، چنانچه خداوند محل پرورش بهترین بندگان و مصادیق نورالهی را بیوت شمرده و می فرماید: «فی بیوتٍ أذن اللهُ أن تُرفعَ و یُذکَرَ فیها اسمُهُ یسبِّحُ لَهُ فیها بالغُدُوِّ والآصال.» یعنی (مردان الهی) در خانههایی هستند که خداوند اذن فرموده رفعت (مقام) یابند، خانههایی که نام خدا در آنها برده میشود و صبحگاهان و شامگاهان در آن تسبیح خدا را میگویند. (نور/ ۳۶)
روایات اهل بیت (ع) در خصوص رسالت آموزش توحید به فرزندان به عنوان اولین درس زندگی و بندگی تأکید فراوان دارد. لذا امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: (أنَّکَ مَسئولٌ عَمَّا وَلیتَهُ بِهِ مِن حُسنِ الأدبِ والدَّلالهِ عَلی رَبِّه عزّ وجلّ.) یعنی تو در تربیت او از حسن ادب و توجه به خدا مسئولی (مکارم الاخلاق، ص ۴۲۱) و نیز از رسول مکرم اسلام روایت شده که «إفتَحوا عَلی صِبیانِکم اوَّلَ کَلمَهٍ لا إله إلاّ الله.» یعنی اولین کلمه ای که به فرزندانتان می آموزید کلمه لا اله الاّ الله باشد (متقی هندی، ۱۴۰۱، ۱۶، ۴۴۱) از اینرو فضیلت و پاداش این عمل را چنان سنگین معرفی نمودهاند که فرمودند: «مَن رَبِّی صغیراً حَتّی یقولَ لا اله إلا الله لم یُحاسِبهُ الله.» (همان، ص ۴۵۶) هرکس کودکی را تربیت کند تا اینکه لا اله الا الله بگوید، خداوند روز قیامت او را محاسبه نخواهد کرد.
باید متذکر شد که جایگاه بحث توحید و شرک تا آنجا اهمیت دارد که اگر پدر و مادر که در دین اطاعت آنان واجب شمرده شده، در صورت دعوت به شرک دیگر اطاعتشان واجب نخواهد بود، قرآن می فرماید: (وَ إن جاهَداکَ عَلی أن تَشرکَ بی ما لَیسَ لکَ به علم فَلا تُطِعهما…) (لقمان / ۱۵) و هرگاه آندو تلاش کنند که تو چیزی را شریک من قرار دهی که از آن آگاهی نداری، از ایشان اطاعت مکن.
- ۲. تلاش برای شرک زدائی
از جمله مهمترین خدماتی که خانواده مهدوی میتواند به فرهنگ مهدوی نماید، شرک زدایی، نشر توحید و موحّد پروری است. زیرا قرآن کریم مهمترین رسالت انبیای الهی را بعد از آشناسازی بندگان با خداوند و صفات او و حرکت حول کلمهی توحید، مبارزه با شرک و پاکسازی اذهان از مظاهر بت پرستی و شرک معرفی می نماید. قرآن میفرماید:
(وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ…) یعنی ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید. (نحل/ ۳۶)
همانگونه که حضرت ابراهیم به عنوان پدر امت، بت شکنی میکرد و با استدلال و مناظرات علمی، مردم را به سوی توحید فرا میخواند و همانگونه که پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) به عنوان پدران امت اسلامی کعبه را از لوث وجود بتها و بت پرستان پاک نمودند، حضرت ابا صالح المهدی (ع) نیز که پیرو رسالت انبیا و عصارهی همه پیامبران و اولیای الهی است، به تخریب بناهای شرک و نفاق میپردازد و برای همیشه بساط بت پرستی را از روی زمین برمیچیند. به همین جهت است که در دعای شریف ندبه از ایشان به «هادمُ أبنیه الشّرکِ والنِّفاقِ» یعنی (نابود کنندهی بناهای شرک و نفاق) یاد شده است.
لذا امام مهدی (ع) و یاران ایشان از عالیترین مقامات توحیدی برخوردارند و لحظهای شرک و شک در ذات الهی به وجود آنان راه نمییابد، آنگونه که امام صادق (ع) در وصف این دلاور مردان می فرماید:
«رجالٌ کَأنَّ قُلوبَهُم زُبَرُ الحدید لا یَشُوبُها شَکٌّ فیِ ذاتِ الله.» یعنی اصحاب حضرت مردانی هستند که دلهای آنان مانند پارههای آهن است و شکّی در ایمان به خدا در دلهای آنان راه ندارد. ( مجلسی، ۱۴۰۳، ۵۲، ۳۰۸)
رسالت اصلی و اساسی مهدی (ع) و مهدی یاوران، گستراندن بسط توحید در سرتاسر گیتی است. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه میفرمایند:
(إذا قامَ القائم لا یَبقی أرضٌ إلاّ نودِیَ فیها شهادهُ أن لا الهَ الاّ الله و أن محمّداً رسولُ الله.) یعنی زمانی که قائم (ع) قیام کند سرزمینی باقی نمیماند که در آن ندای شهادت «خدایی جز الله نیست و محمد پیامبر خداست» بلند نشود. ( همان، ص ۳۴۰)
در خانواده نیز یکی از رسالتهای خانوادگی جلوگیری از افکار شرک آمیز است، لذا قرآن کریم با معرفی حضرت لقمان به عنوان پدری حکیم که برای تربیت فرزندی نمونه تلاش میکند، آموزش توحید و اجتناب از شرک را جزء اولین برنامههای تربیتی وی معرفی میکند:«یا بُنَیَّ لا تُشرِک باللهِ إنَّ الشرکَ لَظلمٌ عظیم.» یعنی ای پسرم! چیزی را همتای خدای قرار مده که شرک ظلم بزرگی است. ( لقمان/ ۱۳)
همچنین حضرت ابراهیم در بخش رسالت خانوادگی خود پدر و قوم خود را به دوری از بت پرستی دعوت میکند و با آنها به صورت منطقی بحث کرده و میگوید: «یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لاَ یَسْمَعُ وَ لاَ یُبْصِرُ وَ لاَ یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً» یعنی ای پدر برای چه بتی را میپرستی که نه چیزی میشنود و نه میبیند و نه نفعی برای تو دارد؟ (مریم/۴۲) و وقتی میخواهد برای خود و فرزندانش دعا نماید، پاکی و تنزّه از بت پرستی را از خدا طلب میکند و میگوید: «ربَّ اجعَل هذا البَلدَ آمِناً واجنُبنی و بَنیَِّ أن نعبُدَ الأصنامَ.» یعنی پروردگارا این شهر (مکه) را شهر أمنی قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگهدار. (ابراهیم/ ۳۵)
اینجاست که اعضای خانواده میتوانند با درست انجام دادن رسالت شرک زدایی خود کمک به سزایی به فرهنگ مهدوی نمایند.
- ۳. ایجاد خردورزی و تربیت عقلانی در خانواده
در دولت حضرت مهدی (ع) در کنار دین محوری، عقل محوری از مهمترین اصول است؛ این دوران را می توان دوران تکامل عقل و حکومت عاقلان و حاکمیت عقل نامید، چرا که در دوره پر برکت ظهور امام زمان (ع)، عقول بشری از چنگال هویها و هوسها نجات مییابد و راه تکامل و اوج را پیش میگیرد.
حضرت باقر (علیه السلام) در توصیف حکومت مهدوی میفرمایند: «إذا قام قائِمُنا وَضعَ یَدَهُ علی رُءُوسِ العِباد فَجَمعَ بها عُقولَهُم و کَمَلَت بِها أحلامَهُم.» یعنی هنگامی که قائم ما ظهور میکند، دست (معجزه آسای) خود را روی سر مردم میگذارد و بدان وسیله عقول آنها جمع و افکارشان کامل میگردد. ( مجلسی، ۱۴۰۳، ۵۲، ۳۲۸)
از دیگر سو، در دنیای کوچک خانواده هم عقل محوری یکی از مهمترین مسئولیتهاست. به همین جهت در روایات اهل بیت علیهم السلام به شدت از عواملی که مانع از تشکیل یک خانواده عقلانی میگردد جلوگیری شده، مثلاً پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خصوص وصلت با افراد احمق میفرمایند:
«إیّاکُم و تزوَّجَ الحَمقاء فَإنَّ صُحبَتَها ضَیاعٌ وَ وُلَدَها ضِباعٌ» یعنی از ازدواج با زن احمق بپرهیزید، زیرا همنشینی با او تباهی است و فرزندانش کفتار صفت میشوند. (مجلسی، ۱۴۰۳، ۱۰۰، ۲۳۷)
- ۴. ارتقای سطح آگاهی و معرفت خانواده نسبت به امام زمان علیه السلام
وظیفه دیگری که بر عهده خانوادههای مهدی باور نهاده شده ارتقای سطح آگاهی خانواده است. یعنی باید اعضای خانواده با اصول و اهداف ارزشی آشنا گردند؛ زیرا در غیر این صورت، ممکن است به تبعیّت از خرافات پرداخته و تسلیم بی چون و چرای عوامل تأثیرگذار منفی در جامعه شوند که هویّت و ساختار شخصیت خانواده را جریحهدار مینمایند.
لذا امام صادق علیه السلام وقتی برای زراره از خطرهای آخرالزمان خبر میدهند و وی هراسناک از امام میپرسد که اگر آن زمان را درک نمودم چه کنم حضرت دعای «اللهم عرفنی نفسک…» ( کلینی، ۱۴۰۷، ۱، ۳۳۷) را به زراره تعلیم میفرمایند که از این دعا استنباط میشود که ضلالت از دین منوط به عدم شناخت حجّت خداست پس در راه دین ماندن ممکن نیست مگر با شناخت حضرتش؛ لذا در روایات معرفت امام بر همه مردم واجب دانسته شده ( کلینی، ۱۴۰۷، ۱، ۱۸۰) و طبق آیه شریفه (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَاراً) هر انسانی موظف است که اولاً امام زمان خود را بشناسد و ثانیاً شناخت خانواده خود را نسبت به وجود امام زمان علیه السلام ارتقاء بخشد. این آشنایی نه در حدّ اطلاعاتی از شناسنامه و اسم و رسم آن عزیز باشد؛ بلکه اعضای خانواده باید باور کنند او اولا زنده است و ثانیاً حاضر است. آنها باید بدانند هر لحظه امام زمان (عج) از احوالات انسان با خبر است. پس با این آگاهی و با آن درک عبودیّت حضرت حق، اعضای خانواده به آگاهی مطلوب و آزادی نسبی از غیر خدا دست مییابند. و از بحرانهای اجتماعی خلاصی مییابند. و به مقام صبر و ایستادگی رسیده و نیز به بالندگی، نشاط، اطمینان، آرامش و تلاش در جهت اشاعهی ارزشهای الهی دست مییازند.
- ۵. اصل ارتقاء سطح سلامت جسمی افراد خانواده
از آنجا که تحقق نظام عدل در عالم محتاج به ابزار و ادوات مادی است باید به این مقوله نیز اهمیت لازم داده شود. توجه به تغذیه و ورزش اعضای خانواده یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل در تشکیل خانواده مهدوی میباشد. اولین خصوصیت تغذیه، حلال بودن آن است زیرا تأثیر لقمه حلال بر روان انسان انکار ناپذیر است کما اینکه در روایات ما یکی از عوامل مهم قساوت قلب لقمه حرام معرفی گردیده است. در روایتی امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خطاب به لشکر ابن سعد فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُمْ» یعنی شکمهایتان از حرام پر گردیده و به واسطه آن قلبتان مهر شده. (مجلسی، ۱۴۰۳، ۴۵ ، ۸) پس پدر خانواده به عنوان تأمین کننده معیشت خانواده مسئولیت سنگینی در تحصیل لقمه حلال بر عهده دارد. از طرف دیگر یکی از عوامل تأثیرگذار در سلامت تغذیه که در روایات به آن اهمیت داده شده توجه به کمیت و کیفیت و تناسب و توجه به وعدهها، در غذا میباشد (رک مفاتیح الحیاه بخش خوردن و آشامیدن) که مادر خانواده به عنوان مدیر داخلی خانواده مسئول توجه به این امر مهم است.
اما در مورد ورزش در روایات به شدت به این مقوله پرداخته شده است. در دیدگاه اسلام قوه جسمانی یکی از شرایط تشکیل حکومت دینی است که وقتی بنیاسراییل از پیامبر زمانشان تقاضا میکنند که حاکم و فرمانروایی بر آنها قرار دهد تا در راه خدا بجنگند و حکومت دینی را استوار سازند پیامبرشان ضمن معرفی طالوت به عنوان حاکم، یکی از معیارهای انتخاب او را قوه جسمانیش مطرح کرده است. (بقره ۲۴۷) و در روایات قوه جسمانی نزد خداوند محبوب شمرده شده که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الرَّجُلَ الْقَوِیَّ» ( مجلسی، ۱۴۰۳، ۶۱، ۱۸۴) اما جهت این قوت در دین مقدس اسلام اهمیت ویژهای دارد. لذا در داستان فوقالذکر برای تعین معیار حاکم فرمود: «زَادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» یعنی صرف داشتن قوت کافی نیست بلکه ترکیب قدرت با علم، آن هم به نحوی که علم جلودار قدرت باشد، لازم است. لذا در روایات ما بالاترین قدرت، غلبه بر هوای نفس و خشم معرفی گردیده. ( مجلسی، ۱۴۰۳، ۷۵، ۱۶۵) پس معلوم میشود که قدرت جسمانی وقتی ارزشمند است که در راستای قدرت معنوی قرار گیرد وگرنه به تیغی در دست زنگی مست ماند.
یکی از وظایف مهم والدین نسبت به فرزندانشان در دیدگاه اسلام تعلیم ورزشهای مفید میباشد که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در این رابطه فرمودند: «عَلِّمُوا أَوْلَادَکُمُ السِّبَاحَهَ وَ الرِّمَایَهَ» (حر عاملی، ۱۴۰۹، ۱۷، ۳۳۱) یعنی به فرزندانتان شنا و تیراندازی یاد دهید و در برخی از روایت این آموزشها به عنوان حقوق اولاد بر عهده والدین ذکر شدهاند. (همان، ۲۱، ۴۸۱) طبیعی است که خانواده مهدی باور باید فرزندان خود را مهدی یاور تربیت کنند که این مهم بدون آموزش ورزشهای سودمند محقق نمیشود.
- ۶. ایجاد روحیه حماسی و دلاوری در اعضای خانواده
یکی از معیارهای ارزیابی شخصیت افراد، ارزیابی دلاوری و خطر پذیری آنان میباشد. در بین فضیلتها و ارزشهای اخلاقی انسانی، شجاعت یکی از برترین و کلیدیترین فضائل است. که در روایات اهل بیت علیهم السلام به عزت آماده تعبیر گردیده است. (غررالحکم، ص ۲۵۹)
فرهنگ مهدویت، فرهنگ دلاوری و مردانگی و مکتب شجاع پروری و آفرینش جرأت ورود به صحنههای خطر است، به همین دلیل امیرالمومنین علیه السلام در توصیف اصحاب امام عصر (ع) فرمودند: «وَ یَضَعُ یَدَه علی رُءُوسِ العباد فَلا یَبقی مُؤمنٌ إلاّ صارَ قَلبُهُ أشدَّ مِن زُبَرِ الحدید و أعطاهُ اللهُ اربعینَ رجلاً…» یعنی (در آن زمان) دست رحمتش را بر سر بندگان قرار میدهد و مؤمنی باقی نمیماند مگر اینکه قلبش از پاره آهن گداخته شده، سختتر میشود و خداوند نیروی چهل مرد را به او میدهد. (قطب الدین راوندی، ۳، ۱۱۵۰)
از این منظر میتوان به یکی از خدمات خانواده به فرهنگ مهدوی دست یافت. همانطور که تشکیل حکومت عدالت گستر مهدوی نیازمند وجود مردانی شجاع و دلاور است و به طور یقین تربیت چنین سربازانی از کانون تربیتی خانواده شروع میگردد؛ برای تربیت چنین نسلی از ابتدای تشکیل خانواده یعنی انتخاب همسر، توجه به این هدف ضروری است، زیرا بر اساس قانون وراثت، صفات شخصیتی والدین به نسلهای بعدی منتقل میگردد و از این رو امیرالمؤمنین علی (ع) پس از شهادت حضرت زهرا (س) برای انتخاب همسر مسأله را با برادرش عقیل – که از نسب شناسان معروف عرب بود – در میان گذاشت و فرمود:
«زنی برایم خواستگاری کن که از نسل مردان شجاع عرب باشد تا با او ازدواج کنم و از او فرزندانی سوارکار و شجاع متولد گردد.» عقیل گفت: دربارهی فاطمه دختر حزّام بن خالد کلابیّه چه نظر داری؟ همانا در میان عرب سوارکارانی شجاع تر و بهتر از نیاکان او سراغ ندارم. ( سماوی، ۱۴۲۹، ۲۶)
نتیجه این ازدواج چهار فرزند پسر از ام البنین بود که هریک به عنوان سربازانی فداکار برای قیام امام حسین در کربلا ذخیره شدند.
زن و مرد باید هم خود شجاع باشند و هم شجاع پروری کنند، زیرا نسل شجاع و دلیر است که میتواند با عنوان برترین پشتیبان برای نهضتهای اصلاحی و الهی مانند نهضت و قیام حضرت مهدی (ع) به شمار آید.
- ۷. انتقال محبت مهدوی به فرزندان
با نگاهی به زندگی و روابط بشریت امروز، میتوان دریافت که یکی از نیازهای اساسی انسان، محبت و عشق حقیقی و پایدار براساس پشتوانههای الهی انسانی نه با انگیزههای شهوانی، هوسرانی و منفعتجویانه است.
یکی از مؤلفههای حکومت مهدوی، رفع هراس از جهان، مبارزه با ناامنیها و تبدیل روابط خصمانه به روابط دوستانه بر اساس محبت انسانی و بلکه الهی است، چرا که اساساً امام مظهر دوستی و دوستی آفرینی و منبعی سرشار از عشق است. او موجودی دوست داشتنی و انسانی حامل رحمت برای انسانیت است، زیرا محبت خالص و بیشائبه، یک نیاز کلیدی برای انسان است. حضرت رضا (ع) در ضمن روایتی طولانی، در معرفی شخصیت امام میفرمایند: «الإمام الامینُ الرَّفیق و الوالدُ الشَّقیقُ والأخُ الشَّقیقُ و مفزَعُ العِباد فیِ الدَّاهِیَهِ.» یعنی امام یاری امین و پدری مهربان و برادری دلسوز و پناهگاه بندگان در حوادث ناگوار است. (ابن بابویه، ۱۳۹۵، ۲، ۶۷۸)
بر این اساس به یک وجه مشترک دیگر بین فرهنگ مهدویت و فرهنگ خانواده میرسیم، چرا که یکی از کارکردهای مهم نظام خانواده تبادل عشق و محبت و تشکیل کانونی برای محبّ و محبوب بودن است. همانگونه که در بسیاری از احادیث به این مهم پرداخته شده و به محبت ورزی به اعضای خانواده تأکید گردیده تا آنجا که محبت به فرزند عامل جلب محبت الهی معرفی گردیده «اِنَّ اللّهَ لَیَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّهِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ» یعنی بدون تردید، خداوند بر بنده خود به خاطر شدّت محبّت به فرزندش، رحم مىکند. (کلینی، ۱۴۰۷، ۶، ۵۰ ) و افزایش محبت به همسر یکی از ثمرات افزایش ایمان دانسته شده «کُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِیمَاناً ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاء» یعنی هرگاه ایمان بنده زیاد شود محبتش به همسرش افزایش مییابد. ( مجلسی، ۱۴۰۳، ۱۰۰، ۲۲۳)
در این راستا ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام در دل اعضای خانواده نقش به سزایی در تشکیل خانواده مهدوی دارد. لذا در روایات تأکید بر تأدیب کودکان بر محبت اهل بیت گردیده در روایتی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله و سلم به اصحاب خویش توصیه میکنند که: «بُورُوا أَوْلَادَکُمْ بِحُبِ عَلِیِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ» یعنی فرزندان خود را با محبت امیرالمومنین علیه السلام تربیت نمایید. (مجلسی، ۱۴۰۳، ۲۷، ۱۵۶) همانگونه که مشهود است در دیدگاه اسلام تربیت فرزند باید عجین با محبت اهل بیت باشد.
- ۸. آرمان گرایی
ایده مهدویت به عنوان عظیم ترین آرمان جهانی در طول تاریخ، مورد نظر ادیان، قرار گرفته است. آرمانی بزرگ مبنی بر برقراری مدینه فاضله که برخی از مشخصات این آرمانشهر مهدوی در آیات قرآنی و روایات اهل بیت (ع) اشاره شده است.
مثلاً در چهل و یکمین آیه از سوره حج میخوانیم: «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَهَ وَ آتَوُا الزَّکَاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عَاقِبَهُ الْأُمُورِ» یعنی همان کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را بر پا میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند و پایان همهی کارها از آن خداست.
امام باقر (ع) در تفسیر آیه فوق میفرمایند:
«هذه لآلِ مُحمَّدٍ المهدی و أصحابه یُمَلِّکُهُم اللهُ مَشارِقَ الأرضِ و مَغارِبها و یُظهِرُ الدّین و یُمیتُ اللهُ عزّو جلّ بِه و بِأصحابِهِ البِدَعَ و الباطِلَ کَما أماتَ السَّفهَهُ الحَقَّ حتّی لایُری أثرٌ مِنَ الظُّلمِ و یَأمُرونَ بِالمعروفِ و یَنهونَ عَن المُنکَر و للهِ عاقبهُ الأمُور.» یعنی این آیه مربوط به آل محمد یعنی مهدی (عج) و اصحابش است که خداوند آنها را مالک شرق و غرب میکند و دین را به وسیلهی او بر تمام أدیان پیروز مینماید و باطل و دینهای ساختگی را به همت او و یارانش از میان برمیدارد، چنانچه پیش از ظهور او سفاهت و نادانی پرده بر روی حق و حقیقت کشیده است، به طوری عدالت گسترش مییابد که اثری از ظلم باقی نمیماند، أمر به معروف و نهی از منکر میکنند و عاقبت امور در اختیار خداست. ( مجلسی، ۱۴۰۳، ۲۴، ۱۶۵)
از سوی دیگر از جمله مشخصات یک خانوادهی موفق و معنوی میتوان به آرمانگرایی آن اشاره نمود که این خصلت باید در جهت معیارهای دینی قرارگیرد. طبق روایات ما، افراد خانواده مسئول انتقال آرمان مهدوی به یکدیگر هستند. مثلاً سلیمان بن خالد به امام صادق علیه السلام عرض کرد که خانواده من از من اطاعت میکنند آیا امر ولایت شما را به ایشان منتقل نمایم. حضرت فرمودند: «نعم إنَّ الله عزّوجلّ یقولُ فیِ کتابه: یا أیُّها الَّذین آمَنوا قُوا أنفُسَکُم و أهلیکُم ناراً وَقودُها النّاس والحِجارهُ.» یعنی آری (منتقل کن) به راستی که خدای عزوجل در کتابش میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید. (مجلسی، ۱۴۰۳، ۷۱، ۸۷)
حکومت مهدوی در پی تشکیل جامعه بزرگ فاضله و خانواده در پی تشکیل جامعه کوچک فاضله است و به عبارتی هر دو در پی ایجاد فضایی با محوریت ارزشهای آسمانی و الهی هستند تا در این فضا، انسانها بتوانند بدون هیچ مانع و سدی، مسیر تکامل و رسیدن به اوج قلههای انسانیت را طی نمایند.
منابع و مآخذ
- ۱. ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمه ، ۲جلد، چاپ: دوم، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
- ۲. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ۱جلد، چاپ: دوم، قم، دار الکتاب الإسلامی، ۱۴۱۰ ق.
- ۳. حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، ۳۰جلد، چاپ: اول، قم ، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ ق.
- ۴. حمیرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ۱جلد، چاپ: اول، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۳ ق.
- ۵. سماوی، محمد، ابصار العین فی انصار الحسین علیه السلام، سلحشوران طف – عباس جلالی، ۱ جلد، چاپ: اول، قم، دانشگاه شهید محلاتی، ۱۴۲۹.
- ۶. طبرسى، احمد ، الإحتجاج على أهل اللجاج، ۲جلد، چاپ: اول، مشهد، نشر مرتضى،۱۴۰۳ ق.
- ۷. قطب الدین راوندى، سعید بن هبه الله، الخرائج و الجرائح، ۳جلد، چاپ: اول، قم، مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف، ۱۴۰۹ ق.
- ۸. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ۲جلد، چاپ: سوم، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
- ۹. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ۸جلد، چاپ: چهارم ، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق.
- ۱۰. متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، بکری حیانی – صفوه السقا، ۵ جلد، چاپ: پنجم، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۰۱.
- مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوارالجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ۱۱۱جلد، چاپ: دوم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی ۱۴۰۳ ق.
گرد اورنده : صادق سلیمانی