مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

آیا میتوان به امام زمان (عج)امیرالمؤمنین گفت؟

 

 امیرالمؤمنین به معنای لغوی آن؛ یعنی امیر و فرمانده و رهبر مسلمانان.[۱]

مطابق همین معنای لغوی به پیامبر اسلام(ص) می‏توان امیرمؤمنان؛ یعنی رهبر و فرمانده مسلمانان اطلاق نمود.

به خلفای راشدین و خلفای اموی و عباسی و یا همه کسانی که توسط شورا و اصحاباهل حل و عقد انتخاب شده ‏اند، اطلاق می‏گردد.[۲] بر همین اساس است که خلفای اسلامی خود را امیرمؤمنان می‏خواندند.

اما این که در روایات عنوان امیرالمؤمنین از القاب خاص علی شمرده شده است،[۳] امیرمؤمنان در این روایات معنای ویژه ‏ای دارد که آن معنا متضمن خلافت بلافصل است؛ با توجه به این معنا تنها شامل امام علی می‏شود، چون جز او کسی لایق این مقام نیست.

در برخی از روایات بیان شده که حتی در زمان پیامبر(ص)، نیز توسط پیامبر(ص) از حضرت علی به امیرمؤمنان یاد شده است.[۴]

به همین خاطر، این لقب برای دیگران و حتی امامان معصوم اطلاق نشده است.

شخصی از امام صادق پرسید: آیا روا است که به امام زمان به عنوان “سلام بر تو، ای امیرمؤمنان” سلام یاد کرد؟ امام فرمود: نه، زیرا خداوند تنها علی را به این لقب نامیده است. نه قبل او کسی به این لقب نامیده شده و نه پس از او. آن شخص پرسید: پس چگونه بر قائم آل محمد می‏بایست سلام کرد؟ فرمود: می‏گویید: السلام علیک یا بقیه الله”.[۵]

اختصاص لقب امیرالمؤمنین به امام علی  تنها با معنای متضمن خلافت بلافصل قابل توجیه است؛ یعنی بعد از پیامبر(ص) باید او امیر و حاکم مسلمانان بوده و مردم باید به این مهم آشنا شوند. شاید بر همین اساس باشد که پیامبر(ص) فرمود: “اگر مردم می‏دانستند در چه زمانی علیبه این لقب ملقب گردید، هرگز منکر فضایل او نمی‏شدند، زیرا علی در زمانی که آدم بین روح و جسد بود، ملقب به این لقب شد؛ زمانی که خداوند فرمود: آیا من پروردگار شما نبودم؟ گفتند: بلی. فرمود: من پروردگار شمایم و محمد پیامبر شما است و علی امیر شما است”.[۶]

اما این که به پیامبر اسلام(ص) امیرمؤمنان گفته نمی‏شد، بدان جهت بود که عنوان “امیرالمؤمنین” به معنای خلیفه بلافصل و جانشین آن حضرت است. طبیعی است که به خود حضرت، امیرمؤمنان گفته نشود.

________________________________________________
[۱]. دایرهالمعارف تشیع، ج‏۲، ص ۵۲۲.
[۲]. همان، ص ۵۲۲ – ۵۲۳.
[۳]. معارف و معاریف، ج‏۲، ص ۴۴۸؛ دایرهالمعارف تشیع، ج‏۲، ص ۵۲۲.
[۴]. بحارالانوار، ج‏۳۵، ص ۳۷، ارشاد مفید، ص ۴۲.
[۵]. کافی، ج‏۱، ص ۴۱۱؛ بحارالانوار، ج‏۲۴، ص ۲۱۱؛ مظهر ولایت، ص ۴۱.
[۶]. ینابیع الموده، ۲، ص ۶۳؛ بحارالانوار، ج‏۹،ص ۲۵۶؛ مظهر ولایت، ص ۴۰.

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.