مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

تشنگى ما به داراز کشید…

دلنوشته ترکی مهدوی

جانم به قربانت اى پنهانى که از میان ما بیرون نیستى …
جانم به قربانت اى دور از نظرى که از ما دور نیست…

جانم به قربانت اى آرمان هر مشتاقى که آرزویت کنند…

جانم به قربانت اى کسی که کسی عزتتش برتو برترى نگیرد..

جانم به قربانت اى مجد و شوکت ریشه دارى که همطراز ندارد …

جانم به قربانت اى نعمت دیرینه اى که شبیه ندارد…

جانم به قربانت اى قرین شرف و بزرگوارى که برابر ندارد
تا کى سرگردان تو باشم اى مولاى من ؟

و تا کى و به چه زبانى وصف تو گویم و راز دل کنم؟!

کى مى شود که از آب وصل تو سیراب گردیم…

تشنگى ما به داراز کشید!

کى مى شود که تو ما را ببینى و ما تو را بینیم…

کی می رسد روزی که پرچم نصرتت را برافراشته باشى و مردم آن را مشاهده کنند…

کی مى شود ما ببینیم آن روزى راکه گرداگردت را گرفته و تو رهبرمان باشى…

زمین را پر از عدل و داد کنى ، به دشمنانت خوارى و کیفر را بچشانى و سرکشان و منکران حق را نابود کنى…

ریشه گردنکشان را بزنى ، اساس ستمکاران را برکنى و ما بگوییم:

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ. اَللّهُمَّ اَنْتَ کَشّافُ الکُرَبِ وَالْبَلْوى

بنفسی انت من مغیب لم یخل منا

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.