مراتب تربیت مهدوی(۳)
مراتب تربیت مهدوی(۳)
ثبات و استقامت در تربیت مهدوی
سومین مرتبه از مراتب تربیت مهدوی ، تربیت أخص است .
وقتی شخص مرحله اول تربیت که ایمان بود به دست آورد و وارد مرحله تربیت الهی و مهدوی شد باید ثبات واستقامت خود را در این راه داشته باشد و بدون ثبات به آن تربیت دست نخواهد یافت.
انسان ولایت پذیر هرچه استقلال خود را در پرتو تقوی و عمل صالح و اختیار الهی قرار دهد و خود را در محضر خدا ببیند و فناء در الله شود تمام رفتار و گفتار او الهی خواهد شد.
مولاى متقیان امیرمؤمنان على بن ابىطالب (علیه السلام) که در اثر عبودیّت اعمال و افعال ربوبیّت انجام میداد. در کتاب شریف اصول کافى در ذیل احدیث معراجیّه در حدیث قدسى میفرماید:
وَ ما یَتَقَرَّبُ اِلَى عَبْدٌ مِنْ عِبادى بِشَىءٍ اَحَبّذ اِلَى مِمّا اِفْتَرَضَتْ عَلَیْهِ وَ اِنَّهَ لِیَتَقَرَّبُ اِلَى بِالنَّوافِلِ اَلَى بِالنَّوافِلِ حَتّى اُحِبُّهُ فَاِذا اَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذى یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذى یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسانِهِ الَّذى یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّذى یَبْطِشُ بِهِ اِنْ دَعانى اَجَبتُهُ وَ اِنْ سَئَلَنى أَعْطَیْتُهُ.(۱)
هیچ بندهاى با هیچ چیزى به من نزدیک نشده است که از فرایض نزد من محبوبتر باشد. همانا بنده من به وسیله نوافل و مستحبات به من نزدیک میشود و، تا محبوب من میگردد، همین که محبوب من گشت، من گوش او میشوم که با آن میشنود و چشم او میشوم که با آن می بیند و زبان او می شوم که با آن سخن می گوید و دست او میشوم که با آن حمله میکند. اگر مرا بخواند اجابت میکنم و اگر از من بخواهد میبخشم.
تربیت أخص تربیتی است که شامل همه افراد جامعه نمی شود بلکه تنها گروهی ویژه که به عالی ترین مقام رسیده اند میشود افرادی که خود و خانواده خود را صرف خدمت به حضرت مهدی (ع) کرده اند کسانی که تمام تلاششان در این است که امام زمانشان از آنها راضی و خشنود باشد واعمال خود را در محضر امام زمان خود میبینند و بر این اعتقاد و باور هستند که هر هفته اعمالشان به امامشان میرسد و حضرت مهدی ناظر اعمال آنهاست.
بله ؛ عمل به مقتضای شیعه بودن همراه با انتظار ظهور امام زمان (ع) در دوران غیبت میتواند انسان را تحت ولایت وهدایت أخص خدا و اولیاء او قرار دهد و برای شیعیان خاص خشنودی بالاتر این نیست که خود حضرت مهدی (ع) هدایت وتربیت آنها را مستقیما در اختیار بگیرد .
——————————————————————-
۱- بحار الانوار ، ج ۷۵ ، ص ۱۵۵ ، ح ۲۵