فرق بین عشق وهوس
عشق وهوس با اینکه هر دو جنبه روحی و پایان نا پذیری دارند
ولی تفاوتشان بسیار است. عشق ، عمیق و متمرکز کننده نیرو ها و یگانه پرست است و
اما هوس ، سطحی و پخش کننده نیرو و متمایل به تنوع و هرزه صفت است.
حاجتهای طبیعی انسان به دو گونه ودو صورت است:
۱. حاجتهای محدود و سطحی : این حاجات چون جسمی میباشند انسان
میتواند اشباع نماید . مثل خوردن و آشامیدن
۲٫ حاجتهای عمیق و دریا صفت و هیجان گذیر : مثل پول پرستی و
جاه طلبی.
غریزه جنسی هم دارای دو جنبه می باشد ؛ از نظر حرارت جسمی مثل قسم اول حاجات
طبیعی می باشد ولی از نظر روحی فرق دارد.
مثال : هر جامعه ای از لحاظ خوراک مقدار معین و مشخص دارد و اگر از آن لحاظ
خود کفا شود دیگر بر زائد بر آن نیاز نخواهد داشت.در هر جامعه ای مصرف خوراک در آن
جامعه مشخص ومعین است و …. .
اما اگر بخواهیم این سوال را بپرسیم که مصرف پول و احتیاج ثروت برای افراد
جامعه چقدر است ؟ قابل جواب نخواهد بود!!!
چون کسی با پول و ثروت سیر نمی شود و طبیعت انسان به آن قانع نمیشود و جاه
طلبی هم مثل ثروت طلبی پایان ناپذیر است.
غریزه جنسی انسان هم همانطور که عرض کردیم دو جنبه دارد:
۱٫ جنبه جسمی : از این جنبه انسان محدود است وقابل
اشباع . مثلا یک یا دو زن برای اشباع یک مرد کافی است.
۲٫ جنبه روحی : جنبه ای است که به صورت حرص و آز در
می آید و آمیخته ای از دو غریزه پایان ناپذیر ؛ شهوت جنسی و حس تملک میباشد. این
نوع از عطش تمایل به تنوع دارد و قابل اشباع نمیباشد و اگر از یکی سیر شود متوجه
دیگری میشود.
این نوع از عطش است که در زمینه بی بند وباری ومعاشرت های
به اصطلاح آزاد به وجود می اید . این نوع از عطش «هوس» نامیده میشود.
اگر کسی گرفتار این نوع عطش شود ، ارضاء نخواد شد ، و فرضا
اگر حرمسرایی نظیر حرمسرای هارون الرشید و خسرو پرویز هم داشته باشد که پر از
زیبارویان باشد که سالی یکبار هم به یک نفر نوبت برسد ، باز هم اگر بشنود که در نقاط دور دست جهان یک زیباروی دیگر است طالب آن خواهد شد.
همان طور که چشم هرگز از دیدن زیبارویان سیر نمی شود و دل
هم به دنبال چشم میرود ؛ به قول شاعر:
دل برود چشم چو مایل بود دست رشته کش دل بود
سیر کردن و ارضاء این افراد ممکن نخواهد بود مثل این است که
بخواهیم آتش را با هیزم سیر بکنیم.
—————————————————————————————————————————————————-
منبع : مجموعه آثار شهید مطهری ، ج ۱۹ ، ص ۴۵۷