سر درس مهدویت ۵۶ (ولادت مهدی در روایات شیعه ۴)
۱۱- وقتی که «امّ الحسن» مادربزرگ صاحب الزمان فوت کرد، وصیت کرد در خانه پسرش (امام حسن عسکری علیه السلام) دفن شود، جعفر (برادر امام عسکری علیه السلام) نزاع کرد (مانع شد و) گفت: خانه من است (برادرم وارث نداشت و به من رسیده است)، صاحب الزّمان بیرون آمد و فرمود: «ای عمو! آن خانه تو نیست، سپس حضرت غایب شد.» (ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۲۳)
۱۲- حمدان قلانسی گوید: به محمّد بن عثمان عمری (از نوّاب خاص) گفتم: ابومحمّد از دنیا رفت؟! (در جوابم) به من گفت: «ابومحمد از دنیا رفت ولیکن در میان ما جانشینی گذاشت که گردن های ما در زیر بیعت اوست» یعنی حضرت مهدی موعودعجل اللَّه تعالی فرجه. (همان)
۱۳- چند نفر از قم آمدند و سراغ امام عسکری علیه السلام را گرفتند، پس هنگامی که از وفاتش باخبر شدند، گفتند: «به چه کسی تسلیت بگوییم». جعفر را به آنها معرفی کردند. به او سلام کردند و تسلیت گفتند و عرضه داشتند: «همراه ما نوشتهها و اموالی است، پس به ما بگو نامهها از چه کسانی و اموال چقدر هست، تا آنها را به تو تحویل دهیم». جعفر برخاست و جامههایش را تکان داد و گفت: «از من میخواهید که علم غیب بگویم؟!» در این هنگام خادم امام زمان علیه السلام بیرون آمد و گفت: «با شما، نامههای فلانی و فلانی و کیسهای است که در آن هزار دینار است که ده دینار آن طلا است» پس نامهها و اموال را به او دادند و گفتند: «کسی که تو را به این کار دستور داده، امام و جانشین امام عسکری علیه السلام است» (کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۷۴)
در کتاب های شیعه از روایات فوق و جریان های مذکور، فراوان هست که برای رعایت اختصار به این تعداد اکتفا می شود. طالبان تفصیل می توانند به کتاب «منتخب الاثر» نوشته آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مراجعه نمایند. مولف در این کتاب، نام ۳۰۴ نفر از افرادی را که در دوران کودکی و پس از ولادت، امام علیه السلام را مشاهده کرده اند، مطرح می نماید.