رابطه شناخت امام و پیروی از امام!
وقتی خوب حادثه کربلا را بررسی میکنیم، میبینیم کسانی که این جنایت را در حق امام حسین علیهالسلام مرتکب شدند، حضرت و اصل و نسب ایشان را به خوبی میشناختند؛ اهل کشورهای غیر مسلمان نبودند که ندانند سیدالشهدا فرزند رسول خدا و علی و فاطمه علیهمالسلام است. همین قدر بدانید که عمر سعد همبازی دوران کودکی ابی عبدالله علیهالسلام بوده و از همان کودکی به او قاتل الحسین میگفتند. سالم بن ابى حفصه نقل میکند:
«عمر سعد به حسین علیهالسلام عرضه میداشت از مردم نادان مکرر شنیدهام که مرا کشنده تو میدانند. حضرت فرمود: إنهم لیسوا بسفهاء لکنهم حلماء. آنها که چنین مىگویند، نادان و سفیه نمىباشند و راست مىگویند، لیکن آنها مردمى باخردند و من خوشحالم پس از آنکه دست به خون من آلودى و دل خویشاوندان مرا داغدار ساختى، اندکى بیش از گندم عراق بهرهمند نشوى.»( الإرشاد، ج٢، ص١٣٢.)
این یعنی هر کسی که به اهل بیت علیهمالسلام نزدیک شده و با ایشان آشنا شده، لزوما پیرو اهل بیت علیهمالسلام نشده؛ یعنی میشود کسی در هیئت امام حسین علیهالسلام رفت و آمد داشته باشد، سالها در مجلس ابی عبدالله علیهالسلام عزاداری کرده باشد، اما سر بزنگاه و دو راهی، مسیری غیر مسیر حضرت را انتخاب کند، بلکه بالاتر، ممکن است راهی در تقابل با امام انتخاب کند.