ماهیت واقعی دموکراسی ۲

پشت پردۀ دموکراسی(۲)
مورد دومی که میتوانیم مثال بزنیم که با وجود اینکه مردم در تعین مسولان جامع شان نقش داشتند کشور الجزایر است. در این کشور در سال ۱۹۹۱ میلادی انتخاباتی برگزار شد که منجر به پیروزی اسلامگرایان شد. اما منادیان دمکراسی در انتخابات الجزایر که به پیروزی اسلامگرایا منجر شد به مخالفت پرداختند و به توجیه جالبی پرداختند و گفتند مردم این کشور هنوز به بلوغ سیاسی نرسیده اند. جالب است بدانیم که برخورد نظام حاکم در ابطال انتخابات و سرکوب نظامی مردم را، برخوردی دمکراتیک قلمداد کردند.
مواردی از این دست زیاد است مثل انقلاب مصر در سال با کودتا در مقابل آن ایستادند. بلعکس این موارد هم زیا د است. یعنی در کشورهای که اصلا بوئی از دموکراسی نبرده اند و مشارکت مردم در امور جامعه معنا ندارد. برای مثال می توان به برخی از کشورهای حوزۀ خلیج فارس اشاره کرد. در کشوری مثل عربستان که سلطنتی اداره می شود و حکومت مورثی است انتخابات برگزار نمی شود و این پادشاه است که افراد را برای پستهای مختلف و کلیدی انتخاب می کند و غالب افراد از خاندان آل سعود هستند.
حال سوال ما از کشورهای غربی و به اصطلاح دمکرات که دم از دموکراسی می زنند و به کشور ما که این همه انتخابات برگزار می کند اشکال می گیرند، پس چرا در این چنین کشورهای که حتی یک انتخابات برگزار نکرده اند طرح دوستی می ریزند و آنها را متحد خود حساب می کنند. آیا غیر از این هست که در پس پردۀ دموکراسی اهداف دیگری دارند.