ای مردم !من فاطمه هستم !

بسمه
تعالی

أیُّهَا
النَّاسُ اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَهُ وَ أَبِی مُحَمَّدٌ صَلَّی‌اللَّهُ‌عَلَیْهِ‌وَآلِهِ،
أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً (عودا علی بدء)، وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً، وَ
لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ
عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ، فَإِنْ
تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ نِسَائِکُمْ، وَ أَخَا ابْنِ عَمِّی
دُونَ رِجَالِکُمْ، وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِیُّ إِلَیْهِ صَلَّی‌اللَّهُ‌عَلَیْهِ‌وَآلِهِ‌وَسَلَّمَ،
فَبَلَّغَ الرِّسَالَهَ، صَادِعاً بِالنِّذَارَهِ، مَائِلًا عَنْ مَدْرَجَهِ الْمُشْرِکِینَ،
ضَارِباً ثَبَجَهُمْ، آخِذاً بِأَکْظَامِهِمْ، دَاعِیاً إِلَی سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَهِ
وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ.

حضرت
زهرا سلام الله علیها در این فراز از خطبه شروع میکنند به معرفی خود که ای مردم :
أیُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَهُ

مرا
بشناسید !سخنران و کسی که با شما سخن میگوید را خوب بشناسید !من فاطمه هستم وَ أَبِی
مُحَمَّدٌ صَلَّی‌اللَّهُ‌عَلَیْهِ‌وَآلِهِ .

سوال:
مگر مردم حضرت فاطمه را نمیشناسند ؟

چرا
حضرت خود را اینچنین معرفی میکنند ؟

مگر
فاطمه برای مردم یک غریبه بود ؟ و سوالاتیدیگر …

میتوان
دو وجه برای معرفی حضرت بیان کرد :

یکی
اینکه چون حضرت زهرا در مسجد در پشت پرده با حضار سخن میگفت و بخاطر اینکه مردم
نسبت به این سخنان بی اهمیت نباشند و بخوبی گوش کنند و به این صحبتها فکر کنند
حضرت خود را معرفی میکند که من فاطمه هستم و پدرم محمد ص .

وجه
دوم اینکه افرادی که دست به تشکیل سقیفه زدند و برنامه ریزی کرده بودند قصد داشتند
حضرت فاطمه را نادیده بگیرند و حضرت را نبینند .چرا که انها از مقام و منزلت حضرت
زهرا بخوبی اگاه بودند و میدانستند که اگر حضرت زهرا وارد صحنه شود چه تاثیر دارد و
بیانات پیامبر اکرم را در مورد حضرت زهرا بخوبی شنیده بودند که پیامبر فرموده
بودند : فاطمه پاره تن من
است. اگر بر کسی غضب کند خدا بر او غضب خواهد کرد و اگر از کسی راضی باشد خدا از
او راضی خواهد بود.

گاهی اوقات انقدر
جامعه غرق در انحراف و کجی میشود و اداره جامعه سلیقه ای میشود که انطور که دوست
دارند قدم برمیدارند و منطقی ترین حرف را نمیشنوند و نمیبینند ولی کج ترین و
بدترین حرف را بخوبی و با گوش باز میشنود و با اغوش باز از ان استقبال میکنند.از
شواهد تاریخی استفاده میشود که جامعه ان روز به چنین گردابی دچار شده بود و
میخواستند منطقی ترین شخص و منطقی ترین حرفها را نادیده بگیرند لذا حضرت زهرا خود
را برای مردم معرفی میکند که ای مردم من فاطمه هستم دختر پیامبر .با این معرفی اگر کسی هم بود که فاطمه را نشناسد
انگیزه ای پیدا میکند در مورد این شخص که اینچنین بر مدعیان خلافت، فریاد حق طلبی
میزند بروند و تحقیق
کنند.

بعد
از معرفی حضرت میفرمایند :کلام من ناهماهنگ و اشتباه نیست ،راه ناعدالانه ای را
برنگزیده ام!همان راهی را ادامه میدهم و طبق ان سخن میگویم که پدرم سخن گفت و عمل
کرد ! همانطوری که پیامبر ما ینطق عن الهوی بود و حرفی از پیش خود نمیگفت و طبق
دستورات الهی سخن میگفت وانچه به شما دستور میداد و عمل میکرد دستورات الهی بود .

حضرت
زهرا با بیان این جملات میفهماند به مردم که من در راستای رسالت پدرم قدم برمیدارم
،همانطوری که پیامبر از روی دلسوزی و شفقت و خیر رسانی برای مردم قدم برمیداشت من
هم اینگونه ام .واین اقدامی که میبینید به جهت هدایت شما و مصون ماندن شما از
انحرافات است .بعد از بیان این جملات حضرت به مهمترین ویژگی پیامبر میپردازد و ایه قران تلاوت میکنند: لَقَدْ
جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ
بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ(توبه، ۱۲۸)

پیامبری
که از جنس خود شما مردم بود و اشنا به فرهنگ و اشنا به نیازهای شما بود و نسبت به
هدایت شما حریص و نسبت به شما مهربان بود .انقدر که حضرت خود را به زحمت میانداخت
تا چند نفر هدایت شوند که ایه نازل شد:

فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ
نَّفْسَکَ عَلَی آثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا (کهف، ۶)

گویی می‏خواهی بخاطر
اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی اگر به این گفتار ایمان نیاورند.

حضرت
زهرا سلام الله علیها هدف از بیان اینچنین بعد از معرفی خود مردم را نسبت به نعمت
رسالت و نعمت شخصیت پیامبر اگاه میکنند و پدر من این چنین انسانی بود و چه خدماتی
به شما داشت.من به عنوان دختر او امروز طبق سیره و روش او قدم برمیدارم و عمل
میکنم و شما هم وظیفه دارید شکر گزار این نعمت باشید و شکر نعمت رسالت به این است
که فرامین پیامبر را فراموش نکنید و طبق دستور او عمل کنید تا گمراه نشوید وانچه
من بخاطر ان اقدام کرده ام دفاع از میراث گرانبهای پدرم یعنی امامت و ولایت میباشد
که ادامه راه نبوت میباشد و هدایت همه شما مردم در پیروی و چنگ زدن به ریسمان
ولایت میباشد .