بصیرت دهی حضرت زهرا در بستر شهادت
چون بانوى ما حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به بستر بیمارى افتاد (همان بیمارى که منجر به فوت آن حضرت گشت) زنان انصار و مهاجرین براى عیادت به خدمت او رسیده و گفتند: با این بیمارى چگونه شب را به صبح آوردى اى دختر پیامبر؟
حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز پس از حمد الهى و صلوات بر پدرش فرمود:
به خدا سوگند در حالى شب را به صبح رساندم که از دنیاى شما ناراضى، و از مردان شما بیزارم. آنان را پس از امتحان دور انداختم، و پس از مشاهده نیّات سوء و رفتارهاى ناهنجارشان از همه آنان کنارهگیرى نمودم!
سپس گمراه شدن پس از هدایت را به باد انتقاد گرفته و فرمود: قبیح و زشت باد آن شکافهاى شمشیر (که در جهاد راه خدا ایجاد شد)، و هر کار لهوى پس از کارى جدّى، و آن سنگ خوردنها از کفّار و آزار نیزه! و نتیجهاش این خطاى در رأى و سستى نظر! چه کار بدى مرتکب شدند! که غضب الهى براى ایشان مهیّا و تا ابد در جهنّم خواهند ماند![١]
البتّه من ایشان را به راه حقّ خواندم و متوجّه سنگینى آن نموده و همه چیز را بر آنان ظاهر نمودم. رویشان به خاک باد! مرگ بر آنان! لعنت بر قوم ستمکار![٢]
واى بر این امّت! چه چیز آنان را از ستونهاى استوار رسالت و اساس نبوّت و راهنمایى، و مهبط فرشته وحى، و دانا به تمام امور دنیا و آخرت، گمراه ساخت؟ آگاه باشید که این انحراف، خسران مبین است.[٣] چرا اینگونه أبو الحسن را عقوبت کردند؟! به خدا سوگند که این مجازات (خذلان و تنهاگذارن آن حضرت) فقط بخاطر ترس از شمشیر او و کمىِ ملاحظه در اجراى حقّ، و سختى و شدّت جنگ او، و شجاعت کارزار، و بىمهابا بودن او در اجراى فرامین الهى بود، و به خدا سوگند اگر تمام امّت از راه سعادت منحرف شده و از پذیرش راه روشن امتناع مىکردند، علىّ همه آنان را به راه آورده و آرام آرام و صحیح و سالم به سعادت و خوشبختى مىکشاند، که نه خود خسته شود و نه ایشان ملول، و در نهایت آنان را به سرچشمهاى با آبى گوارا و مطلوب و عارى از هر خس و خاشاک مىبرد، و ایشان را از آن سیراب باز میگرداند و در خفا و آشکار ایشان را نصیحت مىنمود در حالى که خود آن حضرت از غناى آنها بهره نمىبرد و از دنیاى ایشان براى خود چیزى ذخیره نمىفرمود، مگر به اندازه شربت آبى که تشنه خود را سیراب کند و اندکى از طعام که گرسنه بدان سدّ جوع نماید، و در آن وقت زاهد از راغب و راستگو از دروغگو تمیز داده و شناخته میشد. «اگر مردم قریهها و دهات ایمان مىآوردند و پرهیزگارى میکردند، هر آینه درهاى آسمان را به رحمت و برکت بروى ایشان باز میکردیم و زمین را رخصت مىدادیم تا خیر و برکات خود را برون اندازد،[۴] و لکن چون مردم تکذیب آیات الهى کردند و به اعمال زشت پرداختند ما هم بر ایشان تنگ گرفتیم و به سبب کردار قبیح و عصیان ایشان را معاقب و مأخوذ داشتیم»[۵] و کسانى که از این جماعت مرتکب ظلم و ستم شدند بزودى جزاى اعمال بدشان به آنان مىرسید.
آن قدر این سخنان حضرت زهرا (سلام الله علیها) تأثیرگذار بود و چنان مهاجر و انصار را به خاطر تنها گذاشتن ولایت محکوم کرد که آنان مجبور به دفاع از خود شدند و پس از شنیدن این سخنان از زبان زنان، به جانب آن حضرت شتافته و گفتند: اى بانوى زنان جهان، اگر علىّ بن ابى طالب پیش از آنکه ما با أبوبکر بیعت کنیم و پیمان متابعت محکم کنیم؛ حاضر مىشد و این سخنان مىفرمود هرگز سر از طاعت او بیرون نمىکردیم!
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: از من دور شوید! پس از اتمام حجّت بر شما دیگر جایى براى عذر و بهانه شما نیست، و هیچ چیز چاره تقصیر و کوتاهى شما نکند.[۶]
پ ن:
[١] المائده، آیه ٨٠
[٢] هود، آیه ۴۴
[٣] زمر، آیه ١۵
[۴] اعراف، آیه ٩۶
[۵][۵] زمر، آیه ۵١
[۶] یهراد جعفری، الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج١، ص: ٢۴۶