امام زمان(عجل الله)در حکم پدر ماست
روز میلاد امیرالمؤمنین -علیه السلام- و روز پدر بر امام زمان -عجل الله- و همه منتظران و دوستدارانش تبریک و تهنیت باد.
دیده اید بعضی ها در روز پدر بغض میکنند؟
دیده اید در روز پدر آنهایی که یتیم هستند با دسته گل و نثار فاتحه به قبرستان میروند؟
آنهایی که یتیم شده اند در روز پدر حال عجیبی دارند….
یتیم کسی است که سرپرست خود را از دست داده باشد ولی گاهی یتیم به معنی کسی است که ولی امر خویش را از دست داده است، در دوران غیبت امام زمان (عجل الله)، همه ما یتیم هستیم؛ در روایت است کسانی که ضعفاء شیعه را سرپرستی می کنند، بخصوص در مسائل اعتقادی، در قیامت لباسی که تمام دنیا، به کمترین رشته آن نمیارزد، بر تن او میکنند و به او میگویند:
«ِ یَا أَیُّهَا الْکَافِلُ لِأَیْتَامِ آلِ مُحَمَّدٍ ص [الْهَادِی لِضُعَفَاءِ مُحِبِّیهِمْ وَ مَوَالِیهِمْ] قِفْ تَشْفَع..؛» (۱)
ای کسی که کفالت یتیمان آل محمد(ص) را می کردی توقف کن و از ایشان شفاعت کن.
به همه کسانی که امام او در اختیار ایشان نباشد، اطلاق یتیم شده است، به یتیمانی که سرپرست خود را از دست دادهاند، باید با نگاه رحمت و عطوفت برخورد داشت، نه قدرت نمایی و فشار؛ چرا که این افراد را از طریق عواطف میتوان جذب کرد؛ خدایا به من توفیق بده که به یتیمان مهربانی کنم.
بیاییم امروز هدیه به امام زمان (عجل الله) بدهیم .امروز احساس کنیم در حضور و در برابر حضرت باشیم.
اینکه ما خود را در حضور امام بدانیم ، فاصله خود را با ایشان کم میکنیم.
ما نیز یتیمان آل محمّد(صلی الله علیه و آله) هستیم. امام زمان(علیه السلام) در حکم پدر ماست؛ اگر چه ما او را نمیبینیم، امّا او ما را میبیند، با ما همدردی میکند، غصّه ما را به جام میخرد، ولی ما نه او را میبینیم، نه غمش را میدانیم، نه غصّهاش را میخوریم و نه با او همدردی میکنیم. ما با حضرت فاصله داریم، فاصلهای که خود ایجاد کردهایم.
اگر به دنبال رضایت و دیدار امام خویش هستیم، باید برای درمان بیماری غفلت، چارهای بیندیشیم.
مرحوم آیت الله صافی از علمای اصفهان بودند. حال معنوی خوشی داشتند و در اواخر عمر خود به دیدار حضرت صاحب الامر(علیه السلام) نایل شدند. آیت الله صافی درباره این دیدار گفتند:
وقتی که مشغول ساخت خانه بودم، به ایشان عرض کردم: « توصیه میکنید خانه خود را چگونه بسازم؟»
فرمودند: « خانه را به گونهای بساز که اگر روزی امام زمان(عجل الله) در حال عبور از کنار خانهات بودند و تصمیم به استراحت گرفتند، نگویند در این خانه جای من نیست ؛
خانهات را طوری بساز که حضرت بگویند درِ این خانه را میزنیم، یک ساعت استراحت میکنیم و میرویم. در خانهات را به روی آقا مبند! به راستی چرا ما با دل خود کاری میکنیم که دیگر جای آن حضرت نباشد؟ چرا با چشمان خود کاری میکنیم که دیگر او را نبیند؟
پی نوشت:
۱)عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، ج۱، ص: ۱۹