۴۵. ادعای محمد کره ابوقوهی
منابع تاریخی در عهد صفویه از شورش شخصی به نام محمد کره ابوقوهی در حوالی سال ۹۱۰ یاد می کنند شخصی که با ادعای ولایت و مهدویت افرادی را گرد خود جمع کرد و هوای تسلط بر این شهر (ابوقوه) و نیز یزد را داشت. وی که از دولتمردان و رجال آق قویونلوها بود، بعد از سقوط آنان هوای استقلال داشت و نقشه برای قدرت بیشتر در سر می پروراند و نیروهائی را فراهم آورده موفقیتهائی هم کسب کرد. او می کوشید تا رابطه خویش را به حسب ظاهر با شاهان صفوی نیز نیکو جلوه دهد به همین روی زمانی که شاه اسماعیل صفوی به شیراز می رفت وی که یزد را در اختیار داشت هدایا و ایلچیانی هم برای شاه اسماعیل فرستاد. (ر.ک: فتوحات شاهی، ج ۱، ص ۲۳۳)
صاحب احسن التواریخ در خصوص او می نویسد: «اما در خلال این احوال سرچشمه دولت خویش را انباشت [و مقدمات آن را فراهم ساخت] و به نوک خامه خذلان، خیالات باطله بر صفحه اندیشه نگاشت. عجب تر آنکه با وجود کمال رسوائی دم از پیشوائی و مقتدائی زده گاهی خیال ولایت می نمود و گاه ابواب مهدویت بر چهره احوال می گشود. خداوند ما و تمام مسلمانان را از شر فریب ها و عقاید ناسالم محفوظ بدارد.» (همان)
سرانجام شورش وی توسط نیروی های قزل باش سرکوب گردید و خود محمد نیز در اصفهان به همراه تنی چند از یارانش در آتش سوزانده شد. (احسن التواریخ، ج ۲، ص ۱۰۰۵)