مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

مدعی دروغینی دیگر؛منصور هاشمی خراسانی

علیرضا بابایی آریا، فرزند (تقی- نقی) متولد ۱۳۶۳ شمسی، دانشجوی اخراجی از دانشگاه فردوسی مشهد در مقطع دکتری الهیات است. وی پس از اخراج از دانشگاه، به استان کابل افغانستان رفته و ادعای خود را با نام مستعار “علامه منصور هاشمی خراسانی” آغاز نمود. وی یکی از مدعیان دروغین عصر حاضر است که خود را زمینه ساز ظهور امام مهدی(ع) دانسته و با این عنوان مردم را به سوی امام مهدی(ع) دعوت می نماید.

منصور هاشمی در خصوص نام و تابعیت خود به سخنانی مبهم بسنده کرده و گفته است: ” منصور و هاشمی از نام­ های بسیار رایج در آسیای میانه مخصوصا افغانستان هستند و با این وصف دلیلی برای مستعار دانستن آن ها وجود ندارد. خراسانی نیزلقبی بسیار متعارف برای عالمانی است که در این منطقه جغرافیایی زندگی می کنند[۱]

 

منشورات و تالیفات

آنچه تا کنون از سوی منصور هاشمی منتشر شده است، دو کتاب “بازگشت به اسلام” و ” مناهج الرسول” و همچنین تعدادی نامه و پاسخ به سوالات است که تمامی آن ها در پایگاه رسمی وی بارگزاری گردیده است. درت وصیف کتاب بازگشت به اسلام می توان گفت: این کتاب دربرگیرنده مباحثی پیرامون ضرورت بازگشت به اسلام، موانع و اسباب عدم اقامه اسلام و شناخت اسلام است که در خلال هر بخش، به مساله نادرست بودن ولایت فقیه وعدم نیاز به تشکیل حکومت اسلامی اشاره کرده است. همچنین کتاب مناهج الرسول نیز به توضیحی تحت عنوان خلیفه خداوند در زمین، شناخت خلیفه خدا، شناخت آخرت، اخلاق و احکام پرداخته است که البته در ذیل هر کدام اشارات مفصلی به دعوت منصور خراسانی به سوی امام مهدی(ع) دارد.

همچنین از جمله منشورات منصور هاشمی، جزوه ” الکلم الطیب” است که در برگیرنده بخش عمده ای از نامه های منصور هاشمی بوده و در فضای مجازی منتشر گردیده است.

 

باورها و اعتقادات منصور هاشمی عبارت است از:

۱.نمایندگی و ماموریت برای جمع آوری یاوران امام مهدی(ع) برای اعانت و ظوهر حضرت:

منصور هاشمی در کتاب بازگشت به اسلام آورده است: ” من روزگاری چند، در اطراف زمین سیر می کنم و در پی مردمانی شایسته می گردم تا عده ای کافی از آن ها را گرد آوردم و برای حفاظت، اعانت و اطلاعت از مهدی آماده گردانم…به طور قطع اگر امروز این کار انجام شود، فردا ظهور می کند”.[۲]

۲. ادعای این که می تواند همان خراسانی در روایات ظهور باشد:

وی گفته است: ” این پرسش رایجی است که مردم باید به آن پاسخ بدهند، زیرا شناخت منصور خراسانی موعود در روایات متواتر اسلامی، وظیفه مردم است که با توجه به نشانه ها انجام می شود، نه ادعاها، با توجه به اینکه ادعاها بدون نشانه ها فایده ای ندارد و نشانه ها بدون ادعاها کافی نیست…اگر کسی احتمال می دهد که جناب علامه منصور خراسانی نظر به اجتماع صفات مذکور همان مرد استف نباید در انتظار ادعاهای او بنشیند”.[۳]

۳. مخالفت با تقلید از مراجع تقلید شیعه:

منصور گفته است: “یکی از گونه های رایج تقلید، پیروی از گفته و کرده عالمان است، چرا که بیشتر مسلمانان، گفته و کرده عالمان را در حکم شرع می پندارند و فرقی میان آن دو نمی شناسند در حالی که مسلما شرع، گفته و کرده عالمان نیست.[۴] بسیاری از مسلمانان، خصوصا در کشورهایی مانند ایران، عراق و لبنان، اختیار مرجعه از آن ها برای تقلید را برا هر مسلمانی واجب می شمارند و عمل بدون آن را باطل و غیر قابل قبول می پندارند. در حالی که بیشتر آنان برای این اعتقاد، فتوای عالمانشان به آن است و این به معنای تقلید آنها بر پایه تقلید است که دوری باطل و بی معناست”.[۵]

۴. مخالفت با ولایت مطلقه فقیه:

منصور آورده است: ” گروهی از آنان در کشورهایی مانند ایران، درباره عالمان خود غلو می کنند و آن ها را گماشتگانی از جانب خدا و سرپرستانی مانند پیامبر(ص) می دانند و مانند خدا و پیامبر از آنان فرمان می برند. اطاعت بی چون و چرا از غیر معصوم و واگذاردن اختیارات معصوم به او، عمدتا منشا فتنه های گوناگون و مفاسد بزرگی چون استبداد سیاسی است”[۶] ” ولایت آقای خامنه ای حتی بر مسلمانان ایران که از طریق مجلس خبرگان او را انتخاب کرده اند ثابت نیست، تا چه برسد به سایر مسلمانان جهان که به هیچ وجهی از وجود در انتخاب او دخالتی نداشته اند و چه بسا از آن آگاه هم نبوده اند! به راستی آیا این مصداق غلو و گزافه گویی درباره ی این شخصیت نیست که از رسانه های جمهوری اسلامی ایران شنیده می شود؟! آیا از قبیل کار داعش نیست که مردمی از خود را به اعتبار بیعت چند نفر ” خلیفه مسلمانان جهان” می شمارد و کسانی که حاضر به قبول خلافت خودخواهانه ی اون نیستند را منحرف و فتنه جو می داند و تعقیب، حبس و اعدام می کند؟!”[۷]

 

 

۵. جواز خروج بر علیه حاکمان:

منصور گفته است: ” مستبدترین و فاسدترین حکومت ها در سرزمین های اسلام هستند و ظلمی که در میان مسلمانان است در میان کافران نیست. با این وصف قتال با ظالم، اگر چه کافر نباشد، ملذون و مورد یاری خداوند است”.[۸] ” اساسا(حکومت ایران) کوچکترین دغدغه ای برای اقامه ی شریعت و کمترین التزامی به اخلاق و احکام اسلامی در آن ها دیده نمی شود، تا جایی که اگر منافع سیاسی و امنیتی شان اقتضا کند و به هر دلیلی از هر چیزی احساس خطر کند، بنا بر قاعده ی شیطانی و ماکیاولیستی ” حفظ نظام از اوجب واجبات است” با طغیان و بی پروایی تمام، حدود و دستورات شریعت را زیر پا می گذارند و آبرو، مال و جان منتقدان نظام را قربانی مطامع خود می گردانند!”. [۹]”هیچ یک از جنبش ها و حکومت های فعلی در جهان اسلام مشروعیت ندارند”.[۱۰]

 

۶. تخریب چهره علماء:

وی گفته است: ” عالمانشان از ثرومندانشان مغرورترند، چرا که احترام مسلمانان به آن ها بیشتر و تملق شان از آن ها شدیدتر است، تا جایی که آنان را به درباره خود به اشتباه انداخته و به این توهم دچار کرده که از دیگران برترند در حالی که مبنای برتری در اسلام علم است، بلکه تقوا است و روشن است که بسیاری از عالمان با تقوا نیستند”.[۱۱]

 

۷. مقایسه رهبر معظم انقلاب با ابوبکر البغدادی و ترغیب بر عدم حمایت از رهبری:

منصور گفته است: “قدر مسلم این است که مهدی، ابوبکر بغدادی یا ایمن ظاهری  یا محمد عمر یا علی خامنه ای یا امثال آنان نیست؛ چرا که آنان با اینکه خود را خلیفه یا امیر یا ولی امر مسلمانان می شمارند، نه با اوصاف و علامات وعده داده شده برای مهدی مطابق اند و نه آیتی از جانب خداوند ارائه می نمایند، همچنانکه خود نیز چنین ادعایی درباره خود ندارند و با این وصف، حفاظت، اعانت و اطاعت از آنان، منافی با حفاظت، اعانت و اطاعت از مهدی است و از موانع ظهور او شمرده می شود و از این رو، امید می رود که عاملان آن، هرگاه به راستی در پی اقامه ی اسلام کامل و خالص در زمین باشند، دست از آن بردارند و به سوی مهدی برگردند، چرا که اگر رهبرنشان خوب هستند، مهدی برای آنان از رهبرانشان خوب تر است و تبعا به حفاظت، اعانت و اطاعت آن ها سزاوارتر است و این حقیقتی است که در آن اختلافی نیست”.[۱۲]

 

۸.  گمراه دانستن رهبران و مسئولین جمهوری اسلامی ایران:

منصور آورده است: ” کسانی از مسلمانان که در سرزمین های اسلامی مانند عراق، سوریه، افغانستان و ایران، به سوی حاکمیت خود دعوت می کنند و رویای خلافت اسلامی را در سر می پرورانند، بی گمان در ضلالتی آشکارند”. [۱۳]” بیعت با دیگران، به اعتبار اینکه خداوند به بیعت آنان امر نکرده است، بیعت با شیطان شمرده شده و قبول ولایت آن ملعون مطرود به جای ولایت خداوند است”.[۱۴]

۹. تشکیل شبکه و سازمان مخفی:

منصور آورده است: “آنان می توانند با عضویت در شبکه ای مخفی، اتحادی غیر رسمی را برای حفظ منافع محرومان و مستضعفان در جهان و کمک به تحقق آرمان اسلام و جلوگیری از تحقق آرمان شیطان ایجاد کنند. این به معنای ایجاد یه شبکه جهانی الهی در برابر یک شبکه جهانی شیطانی است که تنها راه ممکن برای دفع شر آن و تحقق زمینه حاکمیت خداوند بر جهان اسلام است و این کاری است که من برای انجام آن تلاش می کنم”.[۱۵]

۱۰. دعوت برای تشکیل حکومت:

وی گفته است: ” چه خوب است که اینان به این اشکال بزرگ رویکردشان پی ببرند و با من رویکردی که پیش گرفته ام همراهی کنند تا زمینه برای ایجاد شبکه جهانی الهی و تبعا تحقق حاکمیت خداوند بر جهان فراهم شود. من نخستین کسی هستم که موضع خود را معلوم می کنم. این راه من است که در آن زندگی می کنم و در آن می میرم”[۱۶] ” من اگر در زمین تمکن یابم، آنان را به سزای عملشان خواهم رساند، چرا که برداشتن آنان از سر راه مهدی بر هر مسلمانی که متمکن از آن باشد واجب است”.[۱۷]

 

۱۱. مخافت با خود را به عنوان مانعی بری ظهور می داند:

منصور می گوید: ” من به سوی طلب اعانت و اطاعت به سوی مهدی دعوت می کنم و تبعا هر کس دعوت من را بپذیرد، تضمینی بر تضمین های لازم برای ظهور او افزوده است و هرکس دعوت من را نپذیرد، مانعی بر موانع موجود برای ظهور او افزوده است”.[۱۸]

پی نوشتها:
[۱] پایگاه رسمی منصور هاشمی خراسانی ، پرسش و پاسخ شماره ۳۵۷۹.
[۲] خراسانی، منصور هاشمی، بازگشت به اسلام، ص ۲۴۰.
[۳] پایگاه رسمی منصور هاشمی خراسانی ، پرسش و پاسخ شماره ۵۶۰۶.
[۴] بازگشت به اسلام، ص ۴۶.
[۵] همان، ص ۴۸.
[۶] همان، ص ۴۹.
[۷] پایگاه رسمی منصور هاشمی خراسانی، نقدها و بررسی ها، کد ۶۶، نقد ۱۱.
[۸] بازگشت به اسلام ص ۵۸.
[۹] پایگاه رسمی منصور هاشمی خراسانی، مقاله ها، شماره ۸۷، ص ۴.
[۱۰] بازگشت به اسلام، ص ۱۲۶.
[۱۱] همان، ص ۷۹.
[۱۲] همان، ص ۲۴۵.
[۱۳] همان، ص ۱۲۵.
[۱۴] همان، ص ۱۳۲.
[۱۵] همان، ص ۱۶۸ و ۱۶۹.
[۱۶] همان، ص ۱۷۰.
[۱۷] همان، ص ۲۵۶.
[۱۸] همان، ص ۲۷۵.

منبع:
کتاب پرچم های تاریکی-علی محمدی هوشیار(این کتاب به خوانی انتقادی آراء یکی از مدعیان دروغین عرصه مهدویت، منصور هاشمی خراسانی است این کتاب در نقد کتاب “بازگشت به اسلام” و از منظر حکمت اسلامی به رشته تحریر در آمده است) جهت تهیه این کتاب به انتشارات جمکران مراجعه ویا از طریق این لینک سفارش دهید

اشتراک گذاری
10 دیدگاه ها
  1. صمصام می گوید

    این منصور هاشمی که دیگ آخرشه.چقدرم طرفداراش سازماندهی شده پیش میان:))
    مطمئن باشید اینا کاری از پیش نمیبرند اما اون روایتی که میگه در آخرالزمان نگه داشتن دین از نگه داشتن زغال کف دست سخت تره واقعا این روزها میشه دید….
    از یه طرف سلطنت طلبا که دین و ایمان را انگار بوسیدن گذاشتن کنار…
    از یه طرف مدعیان امام زمانی که این منصور هاشمی هم از همیناس…
    از یه طرف آتییستها و بی خداها….
    از یه طرف مسیحیا و یهودیا با انواع و اقسام فرقه هاشون
    از یه طرف اهل سنت و سلفیا و ….
    واقعا سخته…..مشکلات فشار رو مردم اورده و گاهی بعضی جاها میبینیم گروه گروه حرف از بی دینی میزننن….

  2. محمدآزادی می گوید

    اینکه همونیه که ادعامیکنه یانه خدا میدونه اماحرفاش اکثرادرسته

    1. رضایی می گوید

      عزیز اونی که بخواد انحراف ایجاد کنه که نمیاد همه رو درست بکه…اصلا اگر همه رو درست بگه که نمیگن منحرف شده.اینجاست که باید یک نفر یا چند نفر که راه و چاه ومیدونن به میدون بیان و دست افراد شیّاد رو کنند.ساده نباش.

  3. امیر می گوید

    مطمعن باشیداین اقاشیادنیست من نمیتوانم بگویم این همان خراسانی موعوداست چون خودفعلا به یقین نرسیدم ولی هیچ دروغی درگفته هایش یافت نمیشود.حاکمان کشورمافقط به فکرزروزوراندوزی هستندومردم بیچاره غرق درفقروفلاکت دراین مواقع هرکس علم عدالتخواهی برداردبرهرازادمردی واجب است که اورایاری کند

  4. ناشناس می گوید

    کسخول

  5. ایمان۳۱۳ می گوید

    یکی از دلایل رد منصور هاشمی که مدعی خراسانیست یا احمد الحسن که مدعی یمانیست و مخالفانشان دائما تکرار می کنند این است که این سه یعنی یمانی خراسانی و سفیانی در یک روز «خروج» می کنند اما اینها با هم نیامدند و پس سفیانی کو؟؟ دقت کنید در روایات آمده این سه در یک روز خروج یعنی قیام می کنند نه ظهور. ظهور یعنی خودشان را به مردم و ابتدا به خواص یاران و به تدریج به عوام معرفی می کنند که می تواند حتی چند سال قبل از خروج باشد.خود حضرت که همین الان بر خواصش ظاهر است و بر ما غائب و در حال سازماندهی۳۱۳ نفر است در ماه رمضان ظهور و در ماه محرم خروج یا قیام می‌کند..
    حرفهای این مصور هاشمی در بارهٔ ایران یا اختلاف رفتار بسیار فاحش بین علما روحانیون و حاکمان ایران و اهل بیت( و بلکه مرتکب فساد و ظلم شدنشان)،اززمین تا آسمان است.اما دیگر اینکه ایشان همان خراسانیست یا نه؟،الله اعلم!!!

  6. ایمان۳۱۳ می گوید

    خانهمهدویتمدعیان دروغین
    مدعی دروغینی دیگر؛منصور هاشمی خراسانی
    از جواد رحیمی آخرین بروزرسانی اردیبهشت ۲۰, ۱۳۹۸ ۱,۵۰۴

    علیرضا بابایی آریا، فرزند (تقی- نقی) متولد ۱۳۶۳ شمسی، دانشجوی اخراجی از دانشگاه فردوسی مشهد در مقطع دکتری الهیات است. وی پس از اخراج از دانشگاه، به استان کابل افغانستان رفته و ادعای خود را با نام مستعار “علامه منصور هاشمی خراسانی” آغاز نمود. وی یکی از مدعیان دروغین عصر حاضر است که خود را زمینه ساز ظهور امام مهدی(ع) دانسته و با این عنوان مردم را به سوی امام مهدی(ع) دعوت می نماید.

    منصور هاشمی در خصوص نام و تابعیت خود به سخنانی مبهم بسنده کرده و گفته است: ” منصور و هاشمی از نام­ های بسیار رایج در آسیای میانه مخصوصا افغانستان هستند و با این وصف دلیلی برای مستعار دانستن آن ها وجود ندارد. خراسانی نیزلقبی بسیار متعارف برای عالمانی است که در این منطقه جغرافیایی زندگی می کنند[۱]

    منشورات و تالیفات

    آنچه تا کنون از سوی منصور هاشمی منتشر شده است، دو کتاب “بازگشت به اسلام” و ” مناهج الرسول” و همچنین تعدادی نامه و پاسخ به سوالات است که تمامی آن ها در پایگاه رسمی وی بارگزاری گردیده است. درت وصیف کتاب بازگشت به اسلام می توان گفت: این کتاب دربرگیرنده مباحثی پیرامون ضرورت بازگشت به اسلام، موانع و اسباب عدم اقامه اسلام و شناخت اسلام است که در خلال هر بخش، به مساله نادرست بودن ولایت فقیه وعدم نیاز به تشکیل حکومت اسلامی اشاره کرده است. همچنین کتاب مناهج الرسول نیز به توضیحی تحت عنوان خلیفه خداوند در زمین، شناخت خلیفه خدا، شناخت آخرت، اخلاق و احکام پرداخته است که البته در ذیل هر کدام اشارات مفصلی به دعوت منصور خراسانی به سوی امام مهدی(ع) دارد.

    همچنین از جمله منشورات منصور هاشمی، جزوه ” الکلم الطیب” است که در برگیرنده بخش عمده ای از نامه های منصور هاشمی بوده و در فضای مجازی منتشر گردیده است.

    باورها و اعتقادات منصور هاشمی عبارت است از:

    ۱.نمایندگی و ماموریت برای جمع آوری یاوران امام مهدی(ع) برای اعانت و ظوهر حضرت:

    منصور هاشمی در کتاب بازگشت به اسلام آورده است: ” من روزگاری چند، در اطراف زمین سیر می کنم و در پی مردمانی شایسته می گردم تا عده ای کافی از آن ها را گرد آوردم و برای حفاظت، اعانت و اطلاعت از مهدی آماده گردانم…به طور قطع اگر امروز این کار انجام شود، فردا ظهور می کند”.[۲]

    ۲. ادعای این که می تواند همان خراسانی در روایات ظهور باشد:

    وی گفته است: ” این پرسش رایجی است که مردم باید به آن پاسخ بدهند، زیرا شناخت منصور خراسانی موعود در روایات متواتر اسلامی، وظیفه مردم است که با توجه به نشانه ها انجام می شود، نه ادعاها، با توجه به اینکه ادعاها بدون نشانه ها فایده ای ندارد و نشانه ها بدون ادعاها کافی نیست…اگر کسی احتمال می دهد که جناب علامه منصور خراسانی نظر به اجتماع صفات مذکور همان مرد استف نباید در انتظار ادعاهای او بنشیند”.[۳]

    ۳. مخالفت با تقلید از مراجع تقلید شیعه:

    منصور گفته است: “یکی از گونه های رایج تقلید، پیروی از گفته و کرده عالمان است، چرا که بیشتر مسلمانان، گفته و کرده عالمان را در حکم شرع می پندارند و فرقی میان آن دو نمی شناسند در حالی که مسلما شرع، گفته و کرده عالمان نیست.[۴] بسیاری از مسلمانان، خصوصا در کشورهایی مانند ایران، عراق و لبنان، اختیار مرجعه از آن ها برای تقلید را برا هر مسلمانی واجب می شمارند و عمل بدون آن را باطل و غیر قابل قبول می پندارند. در حالی که بیشتر آنان برای این اعتقاد، فتوای عالمانشان به آن است و این به معنای تقلید آنها بر پایه تقلید است که دوری باطل و بی معناست”.[۵]

    ۴. مخالفت با ولایت مطلقه فقیه:

    منصور آورده است: ” گروهی از آنان در کشورهایی مانند ایران، درباره عالمان خود غلو می کنند و آن ها را گماشتگانی از جانب خدا و سرپرستانی مانند پیامبر(ص) می دانند و مانند خدا و پیامبر از آنان فرمان می برند. اطاعت بی چون و چرا از غیر معصوم و واگذاردن اختیارات معصوم به او، عمدتا منشا فتنه های گوناگون و مفاسد بزرگی چون استبداد سیاسی است”[۶] ” ولایت آقای خامنه ای حتی بر مسلمانان ایران که از طریق مجلس خبرگان او را انتخاب کرده اند ثابت نیست، تا چه برسد به سایر مسلمانان جهان که به هیچ وجهی از وجود در انتخاب او دخالتی نداشته اند و چه بسا از آن آگاه هم نبوده اند! به راستی آیا این مصداق غلو و گزافه گویی درباره ی این شخصیت نیست که از رسانه های جمهوری اسلامی ایران شنیده می شود؟! آیا از قبیل کار داعش نیست که مردمی از خود را به اعتبار بیعت چند نفر ” خلیفه مسلمانان جهان” می شمارد و کسانی که حاضر به قبول خلافت خودخواهانه ی اون نیستند را منحرف و فتنه جو می داند و تعقیب، حبس و اعدام می کند؟!”[۷]

    ۵. جواز خروج بر علیه حاکمان:

    منصور گفته است: ” مستبدترین و فاسدترین حکومت ها در سرزمین های اسلام هستند و ظلمی که در میان مسلمانان است در میان کافران نیست. با این وصف قتال با ظالم، اگر چه کافر نباشد، ملذون و مورد یاری خداوند است”.[۸] ” اساسا(حکومت ایران) کوچکترین دغدغه ای برای اقامه ی شریعت و کمترین التزامی به اخلاق و احکام اسلامی در آن ها دیده نمی شود، تا جایی که اگر منافع سیاسی و امنیتی شان اقتضا کند و به هر دلیلی از هر چیزی احساس خطر کند، بنا بر قاعده ی شیطانی و ماکیاولیستی ” حفظ نظام از اوجب واجبات است” با طغیان و بی پروایی تمام، حدود و دستورات شریعت را زیر پا می گذارند و آبرو، مال و جان منتقدان نظام را قربانی مطامع خود می گردانند!”. [۹]”هیچ یک از جنبش ها و حکومت های فعلی در جهان اسلام مشروعیت ندارند”.[۱۰]

    ۶. تخریب چهره علماء:

    وی گفته است: ” عالمانشان از ثرومندانشان مغرورترند، چرا که احترام مسلمانان به آن ها بیشتر و تملق شان از آن ها شدیدتر است، تا جایی که آنان را به درباره خود به اشتباه انداخته و به این توهم دچار کرده که از دیگران برترند در حالی که مبنای برتری در اسلام علم است، بلکه تقوا است و روشن است که بسیاری از عالمان با تقوا نیستند”.[۱۱]

    ۷. مقایسه رهبر معظم انقلاب با ابوبکر البغدادی و ترغیب بر عدم حمایت از رهبری:

    منصور گفته است: “قدر مسلم این است که مهدی، ابوبکر بغدادی یا ایمن ظاهری یا محمد عمر یا علی خامنه ای یا امثال آنان نیست؛ چرا که آنان با اینکه خود را خلیفه یا امیر یا ولی امر مسلمانان می شمارند، نه با اوصاف و علامات وعده داده شده برای مهدی مطابق اند و نه آیتی از جانب خداوند ارائه می نمایند، همچنانکه خود نیز چنین ادعایی درباره خود ندارند و با این وصف، حفاظت، اعانت و اطاعت از آنان، منافی با حفاظت، اعانت و اطاعت از مهدی است و از موانع ظهور او شمرده می شود و از این رو، امید می رود که عاملان آن، هرگاه به راستی در پی اقامه ی اسلام کامل و خالص در زمین باشند، دست از آن بردارند و به سوی مهدی برگردند، چرا که اگر رهبرنشان خوب هستند، مهدی برای آنان از رهبرانشان خوب تر است و تبعا به حفاظت، اعانت و اطاعت آن ها سزاوارتر است و این حقیقتی است که در آن اختلافی نیست”.[۱۲]

    ۸. گمراه دانستن رهبران و مسئولین جمهوری اسلامی ایران:

    منصور آورده است: ” کسانی از مسلمانان که در سرزمین های اسلامی مانند عراق، سوریه، افغانستان و ایران، به سوی حاکمیت خود دعوت می کنند و رویای خلافت اسلامی را در سر می پرورانند، بی گمان در ضلالتی آشکارند”. [۱۳]” بیعت با دیگران، به اعتبار اینکه خداوند به بیعت آنان امر نکرده است، بیعت با شیطان شمرده شده و قبول ولایت آن ملعون مطرود به جای ولایت خداوند است”.[۱۴]

    ۹. تشکیل شبکه و سازمان مخفی:

    منصور آورده است: “آنان می توانند با عضویت در شبکه ای مخفی، اتحادی غیر رسمی را برای حفظ منافع محرومان و مستضعفان در جهان و کمک به تحقق آرمان اسلام و جلوگیری از تحقق آرمان شیطان ایجاد کنند. این به معنای ایجاد یه شبکه جهانی الهی در برابر یک شبکه جهانی شیطانی است که تنها راه ممکن برای دفع شر آن و تحقق زمینه حاکمیت خداوند بر جهان اسلام است و این کاری است که من برای انجام آن تلاش می کنم”.[۱۵]

    ۱۰. دعوت برای تشکیل حکومت:

    وی گفته است: ” چه خوب است که اینان به این اشکال بزرگ رویکردشان پی ببرند و با من رویکردی که پیش گرفته ام همراهی کنند تا زمینه برای ایجاد شبکه جهانی الهی و تبعا تحقق حاکمیت خداوند بر جهان فراهم شود. من نخستین کسی هستم که موضع خود را معلوم می کنم. این راه من است که در آن زندگی می کنم و در آن می میرم”[۱۶] ” من اگر در زمین تمکن یابم، آنان را به سزای عملشان خواهم رساند، چرا که برداشتن آنان از سر راه مهدی بر هر مسلمانی که متمکن از آن باشد واجب است”.[۱۷]

    ۱۱. مخافت با خود را به عنوان مانعی بری ظهور می داند:

    منصور می گوید: ” من به سوی طلب اعانت و اطاعت به سوی مهدی دعوت می کنم و تبعا هر کس دعوت من را بپذیرد، تضمینی بر تضمین های لازم برای ظهور او افزوده است و هرکس دعوت من را نپذیرد، مانعی بر موانع موجود برای ظهور او افزوده است”.[۱۸]

    پی نوشتها:
    [۱] پایگاه رسمی منصور هاشمی خراسانی ، پرسش و پاسخ شماره ۳۵۷۹.
    [۲] خراسانی، منصور هاشمی، بازگشت به اسلام، ص ۲۴۰.
    [۳] پایگاه رسمی منصور هاشمی خراسانی ، پرسش و پاسخ شماره ۵۶۰۶.
    [۴] بازگشت به اسلام، ص ۴۶.
    [۵] همان، ص ۴۸.
    [۶] همان، ص ۴۹.
    [۷] پایگاه رسمی منصور هاشمی خراسانی، نقدها و بررسی ها، کد ۶۶، نقد ۱۱.
    [۸] بازگشت به اسلام ص ۵۸.
    [۹] پایگاه رسمی منصور هاشمی خراسانی، مقاله ها، شماره ۸۷، ص ۴.
    [۱۰] بازگشت به اسلام، ص ۱۲۶.
    [۱۱] همان، ص ۷۹.
    [۱۲] همان، ص ۲۴۵.
    [۱۳] همان، ص ۱۲۵.
    [۱۴] همان، ص ۱۳۲.
    [۱۵] همان، ص ۱۶۸ و ۱۶۹.
    [۱۶] همان، ص ۱۷۰.
    [۱۷] همان، ص ۲۵۶.
    [۱۸] همان، ص ۲۷۵.

    منبع:
    کتاب پرچم های تاریکی-علی محمدی هوشیار(این کتاب به خوانی انتقادی آراء یکی از مدعیان دروغین عرصه مهدویت، منصور هاشمی خراسانی است این کتاب در نقد کتاب “بازگشت به اسلام” و از منظر حکمت اسلامی به رشته تحریر در آمده است) جهت تهیه این کتاب به انتشارات جمکران مراجعه ویا از طریق این لینک سفارش دهید

    اشتراک گذاری
    همه پیشنهاد بازدید از مطلب:
    تصویر خانه
    اشعار علامه میرجهانی با موضوع امام زمان(عجل الله)

    مهدویت
    پنهان شده ای که از میان ما بیرون نیست+دعای ندبه

    مهدویت
    واقعه غدیر ولایت اولین تا دوازدهمین امام

    مدعی یمانی(احمدالحسن)
    شایعه نشانه های ظهور و باران های سیل آسا و فقر سواد رسانه

    ۶ دیدگاه ها
    صمصام می گوید ۳ سال پیش
    این منصور هاشمی که دیگ آخرشه.چقدرم طرفداراش سازماندهی شده پیش میان:))
    مطمئن باشید اینا کاری از پیش نمیبرند اما اون روایتی که میگه در آخرالزمان نگه داشتن دین از نگه داشتن زغال کف دست سخت تره واقعا این روزها میشه دید….
    از یه طرف سلطنت طلبا که دین و ایمان را انگار بوسیدن گذاشتن کنار…
    از یه طرف مدعیان امام زمانی که این منصور هاشمی هم از همیناس…
    از یه طرف آتییستها و بی خداها….
    از یه طرف مسیحیا و یهودیا با انواع و اقسام فرقه هاشون
    از یه طرف اهل سنت و سلفیا و ….
    واقعا سخته…..مشکلات فشار رو مردم اورده و گاهی بعضی جاها میبینیم گروه گروه حرف از بی دینی میزننن….

    پاسخ
    محمدآزادی می گوید ۲ سال پیش
    اینکه همونیه که ادعامیکنه یانه خدا میدونه اماحرفاش اکثرادرسته

    پاسخ
    رضایی می گوید ۲ سال پیش
    عزیز اونی که بخواد انحراف ایجاد کنه که نمیاد همه رو درست بکه…اصلا اگر همه رو درست بگه که نمیگن منحرف شده.اینجاست که باید یک نفر یا چند نفر که راه و چاه ومیدونن به میدون بیان و دست افراد شیّاد رو کنند.ساده نباش.

    پاسخ
    امیر می گوید ۱۱ ماه ‎ها پیش
    مطمعن باشیداین اقاشیادنیست من نمیتوانم بگویم این همان خراسانی موعوداست چون خودفعلا به یقین نرسیدم ولی هیچ دروغی درگفته هایش یافت نمیشود.حاکمان کشورمافقط به فکرزروزوراندوزی هستندومردم بیچاره غرق درفقروفلاکت دراین مواقع هرکس علم عدالتخواهی برداردبرهرازادمردی واجب است که اورایاری کند

    پاسخ
    ناشناس می گوید ۳ ماه ‎ها پیش
    کسخول

    پاسخ
    ایمان۳۱۳ می گوید ۱ دقیقه پیش
    یکی از دلایل رد منصور هاشمی که مدعی خراسانیست یا احمد الحسن که مدعی یمانیست و مخالفانشان دائما تکرار می کنند این است که این سه یعنی یمانی خراسانی و سفیانی در یک روز «خروج» می کنند اما اینها با هم نیامدند و پس سفیانی کو؟؟ دقت کنید در روایات آمده این سه در یک روز خروج یعنی قیام می کنند نه ظهور. ظهور یعنی خودشان را به مردم و ابتدا به خواص یاران و به تدریج به عوام معرفی می کنند که می تواند حتی چند سال قبل از خروج باشد.خود حضرت که همین الان بر خواصش ظاهر است و بر ما غائب و در حال سازماندهی۳۱۳ نفر است در ماه رمضان ظهور و در ماه محرم خروج یا قیام می‌کند..
    حرفهای این مصور هاشمی در بارهٔ ایران و اختلاف رفتار بسیار فاحش بین علما روحانیون حاکم ایران و اهل بیت که از زمین‌ تا آسمان است و بلکه مرتکب فساد و ظلم شدنشان، چندان ناصحیح نیست.اما دیگر اینکه ایشان همان خراسانیست یا نه؟،الله اعلم!!!

  7. مهدی می گوید

    منصور هاشمی خراسانی مدعی هستند من همون سید حسنی وخراسانی روایات هستم وبرای امام زمان ۳۱۳ نفر یار جمع میکنم جهت ظهور و دارم مومنین خاص همون ۳۱۳ نفر رو جمع میکنم مثل نوح وهرکسی بیعت نکنه با ما جزء هلاک شدگان میشه وهمچنین گفته به محض جمع شدن این تعداد نفر ازمشهد خروج خواهیم کرد وباتمام قدرت به جنگ با خصم یعنی با رهبری جمهوری اسلامی آقای سید علی خامنه ای مبازره خواهیم نمودو با پرچم های سیاه وحق رومطالبه میکنیم وگرفتیم برای ما نیست بلکه اونرو به صاحبش میسپاریم یعنی امام زمان عج الله تعالی شریف می دهیم اخه مرد جاهل ونادان آقای سید علی اینقدری آقاست ومتواضع با ان همه دانش وتقوا وفضیلت تا حالا مدعی نشده که من حتما فعلانی هستم وتواضع کرده تو نرسیده با ابلیس همنشینی کرده خودت رو فعلانی جا میزنی که چه تو همون علی بابایی اریا هستی و فریب خورده ابلیس ودست نشانده انگلیس وهابیت استعمار غرب صهیونیزم وسرکرده اونها امریکا جهان خوار آقای عیرضا بابایی فریب خورده هستی وعمروعاص زمان هستی برای معاویه های زمان ما

  8. محمد حسین می گوید

    صرف مخالفت با علما و فقها و پندار رایج مردمان دلیل بر انحراف و گمراهی و شیاد بودن هیچ مدعی ای نیست کمااینکه حقانیت یک مدعی هم متوقف بر مورد قبول مردمان و عالمانشان واقع شدن نیست . انسان عاقل در عقایدش از کسی تقلید نمیکند و عقل و شعور خودش را وسیله درک حقیقت قرار میدهد در مسیر عبودیت خالصانه الهی و بر مبنای اعتقاد به لزوم پیروی از خلیفه خدا . در آخرالزمان باید بر مبنای یقین موضع گرفت و در شبهات حداکثر احتیاط را بخرج داد که غربالی بزرگ پیش از ظهور همه مردم و عالمان و حاکمان را زیر رو رو میکند و ما در بطن این آزمون بزرگ واقع شده ایم و جز متقین ، کسی به سعادت و هدایت دست نمی یابد .

  9. Sh می گوید

    از قبل از انقلاب افراد فرقه های نوظهوری تحت عنوان بهائیت در ایران،وهابیت در عربستان و… توسط انگلیس برای تخریب چهره دین اسلام وسوئ استفاده از آنها برای کسب منافع خود راه اندازی نمودند و بعد از انقلاب هم با سرمایه های دشمنان این کشور از جمله امریکا،انگلیس،اسرائیل و… اقدام به راه‌اندازی احزاب وگروهکها وفرق مختلفی از جمله منافقین،فرقات ،ارمان ،دمکرات،کومله ،خلق مسلمان و… را به سرکردگی عناصر معاند ومخالف و… این دین وکشور را اندازی نمودند که هرچند خسارت های وارده نمودن اما با هدایت های امام و مقام معظم رهبری و حمایت های مردم شریف از این انقلاب وکشور، این عناصر خائن را رسوا وودستشات برای مردم رو شد وهر چند صباحی دشمنان از اینگونه افراد عقدهای ،خائن و…را مانند ابوبکر بغدادی ،داعش و…را علم می نمایند تا از مسیر درست این انقلاب بزرگ مردم را گمراه کنند اما بحمدا… مردم ما هوشیار تر از گذشته دست این خبیث را را خوانده و آنها ا نیز رسوا وبه زباله دانی تاریخ به لطف خداوند خواهند فرستاد همه باید بدانیم این انقلاب بدست این سید بزرگوار خامنه ای عزیز
    به را اصلی خود که همان را اهل بیت ،ع،است ادامه خواهد یافت وان شاا … به صاحب اصلیش امام زمان تحویل خواهدشد

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.