مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

شاخصه قرآنیِ یاران امام زمان ،جهادگری است

 

۲۴

«فَسَوْفَ یَأتِی اللَّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى المُؤمِنینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافونَ لَومَهَ لائِمٍ»(مائده/۵۴)

جهاد در راه خدا در همه مقاطع و به‌طور مستمر از برنامه‌های یاران حضرت است: «یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ»
امام صادق (ع) فرمود: «یاران مهدى، آرزو مى‏کنند که در راه خدا به شهادت برسند.»
البته مراد از جهاد هر دو نوع جهاد است، هم جهاد اصغر و هم جهاد اکبر.
حضرت علی (ع) می‌فرمایند: پیامبر (ص) گروهی از اصحاب را برای عملیات نظامی به جایی فرستاد و زمانی که از مأموریت برگشتند به آنان فرمود، آفرین بر گروهی که جهاد اصغر را به نحو احسن به جای آوردند؛ اما جهاد اکبر را باقی گذاشتند (و حقّش را اداء نکردند) در این حین عدّه‌ای از ایشان پرسیدند: ای رسول خدا جهاد اکبر چیست؟ حضرت فرمودند جهاد با نفس جهاد اکبر است.)
(معانی الاخبار، ج ١، ص١۶٠)

در تعالیم دینی صیانت و دفاع از کیان سرزمین‌های اسلامی و جان و نوامیس مسلمانان با اینکه از اوجب واجبات است؛ اما به جهاد اصغر تعبیر شده است و حفظ و صیانت نفس از کج‌روی‌ها و انحرافات و کنترل هوا و هوس و شهوت ها به جهاد اکبر تعبیر شده است.
یاران حضرت باتوجه به این آیه شریفه همواره در جهاد هستند. مدافعان حریم قرآن و اهل‌بیت (علیهم) که شجاعانه و با شدت و قوت در جنگ سخت و نرم شرکت کرده‌اند، مصداق بارزی از این مورد هستند.
آری یاور امام زمان (عج) در جهاد اکبر و مقابله با شیطان و هوا و هوس نفس در نبردی سخت و جانانه خود را از آلودگی‌ها و تعلقات دنیوی که می‌تواند او را از پای در بیاورد پیراسته می‌کند.چرا که اهمیت و حساسیت جهاد اکبر به‌مراتب بیشتر از جهاد اصغر است؛ زیرا شرط پیروزی در صحنه نبرد و دلدادگی و مطیع محض مولا بودن، پیروزی در صحنه جهاد اکبر و تزکیه نفس است.
امام صادق (ع) فرمود: «گویا من نظر مى ‏کنم به قائم و اصحاب او؛ سجده ‏ها به پیشانى ‏هاى آن‌ها اثر گذاشته است؛ شیران در روز و راهبان در شب ‏اند.») بحارالانوار، ج ۵٢، ص ٣٨۶)
یکی از هم دوره‌ای‌های شهید بابایی در آمریکا می‌گفت: توی آمریکا دوره‌ی خلبانی می‌دیدیم. یک روز روی بولتن خبری پایگاه (ریس) مطلبی نوشته بود که نظر همه را جلب کرده بود. مطلب این بود: «دانشجو بابایی ساعت ٢ بعد از نیمه‌شب می‌دَوَد تا شیطان را از خود دور کند!» تا این مطلب را خواندم، رفتم سراغ عباس و گفتم: «عباس قضیه چیه؟!» اولش نمی‌خواست حرفی بزند؛ بعد از چند لحظه، آرام سرش را بالا آورد و گفت: «چند شب پیش بدخواب شده بودم، رفتم میدان چمن تا کمی بدوم. کُلُنِل باکستر و زنش من را دیدند. از شب نشینی می‌آمدند. کلنل به من گفت: این وقت شب چرا می‌دوید؟ گفتم: دارم ورزش می‌کنم. گفت: راستش را بگو. گفتم: حقیقتا محیط خوابگاه بسیار آلوده است، شیطان آدم را بدجوری اذیت می‌کند، اگه آدم حواسش را جمع نکند به گناه می‌افتد. بعد به او گفتم: دین ما برای این طور وقتها – که گناه آدم را وسوسه می‌کند – توصیه کرده که عمل سخت انجام بدید.») کتاب رسم خوبان ۲- مقصود تویی؛ شهید عبّاس بابایی، ص ۴۹ ـ۵١)

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.