مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

رجال الغیب یکی از گروههای همراه امام زمان در عصر غیبت


در عصر غیبت کبری چند گروه همراه و یاور امام زمان (عجل الله ) هستند.
حضرت آیت الله ناصری درباره گروه‌های مختلف یاران امام عصر(ع) می‌فرماید:
«همواره پنج گروه از اولیا در محضر آن ولی مطلق به سر می‌برند و در خدمت ایشان از جانو دل می‌کوشند. اینان اوتاد، نجبا، نقبا، رجال الغیب و صلحا هستند.»(۱)

یکی از این گروهها «رجال الغیب» نام دارند.
برخی علمای لغت، رجال الغیب را این گونه معنا کرده‌اند:
«گروهی از مردان خدا که از نظر مردم دنیا پوشیده‌اند و جهان به وجود ایشان قوام دارد.»(۲)
نویسنده کتاب «معارف و معاریف» نیز در تعریف این واژه می‌نویسد:
«رجال الغیب یا نجبا هفت تن‌اند که در عالم پراکنده و از دید همگان پنهان‌اند.»(۳)
با توجه به مطالب یاد شده شاید بتوان گفت که رجال الغیب همان ابدال یا نجبا هستند.

در برخی از منابع آمده است:
«رجال الغیب» اصطلاحی عرفانی است که در چهار معنا به کار رفته:

۱. به انسان هایی اطلاق می شود که از چشمان مردمان پنهان هستند،

۲. مردانی از جنیان مؤمن و صالح،

۳. گروهی که علم و رزق خود را از طریق محسوس و عادی کسب نمی کنند بلکه روزی و علم را از غیب می گیرند،

۴. کسانی که زیر مجموعه انبیا و اولیای الهی، و در زمان ما زیر مجموعه حضرت ولی الله الاعظم، امام زمان(ع) هستند و به دستور ایشان رفتار می کنند.

«ابن عربی» تأکید دارد که آنها در هر دوره، ده نفر هستند.

ویژگی های رجال الغیب

برخی از صفات آنها بدین شرح است:

۱. اهل خشوع اند و آهسته سخن می گویند، زیرا در همه حالات تجلی رحمان بر آنها غلبه دارد:

صداها در مقابل خدای رحمان خاشع می گردد و جز صدایی آهسته نمی شنوی.(۴)

۲. از چشم مردمان پنهان هستند و تنها حضرت حق است که آنها را می شناسد. او شاهد آنهاست و زیر زمین و آسمان از نگاه و شناخت دیگران نهانند.

۳. فقط خدای سبحان را می خوانند.

۴. مصداق این آیه شریفه هستند که می فرماید: «بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمین به نرمی گام برمی دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند با ملایمت پاسخ می دهند».(۵)

۵. روش آنها حیاء است، به حدی که از کسی که در هنگام سخن، صدایش بلند می شود و رگ گردنش از غضب باد می کند، تعجب می کنند. دلیل این تعجب این است که حال جذبه چنان بر آنها غلبه دارد که تصور می کنند که این تجلی که موجب خشوع و حیا می شود برای همگان حاصل است.

آنها وقتی می بینند که قرآن دستور صریح داده است که صدای خود را نزد پیامبر اکرم(ص) بالا نبرید و فرموده: « ای مؤمنان، صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر مکنید و همچنان که گروهی از شما با گروهی دیگر بلند سخن می گویید، با او با صدای بلند سخن مگویید، مبادا بی آنکه بدانید کرده هایتان تباه شود».(۶)

وقتی چنین است که ما از بالا بردن صدای خود بر صدای پیامبر اکرم(ص) نهی شده ایم و این موجب تباهی کردار ما می شود، در حالی که آن حضرت پیامبر خدا و مبلغ دستورات الهی است، پایین آوردن صدا در هنگام شنیدن قرآن و خواندن دعا از تأکید بیشتری برخوردار است. این مقام رجال الغیب است که عالم را محضر خداوند می دانند و همواره صدایشان آهسته است و ادب و خشوع را محضر الهی رعایت می کنند. زیرا آنها به این آیه قرآن ایمان دارند که «مگر ندانسته که خدا می بیند».(۷)

آن کس که می داند که همواره در منظر و مأوای الهی است جز حیاء و خشوع و سخن بر اساس آداب چه رفتاری دارد؟ و رجال الغیب در نهایت حیاء و خشوع و رعایت آداب و سخن گفتن بسنده هستند.

۶. رجال الغیب در مقابل رجال الظاهر قرار دارند. رجال الظاهر، مردان الهی هستند که کمر به امر الهی بسته اند و در ظاهر و باطن به خدا دعوت می کنند. رجال الغیب نیز دو ظهور دارند:

الف) مردان الهی که در عالم ارواح سیر می کنند و فقط برای خداوند متعال ظاهرند و فقط خداوند متعال و امام کامل آنها را می شناسند. آنها از دیدگان مخلوقات پنهان هستند.

ب) مردان الهی که در عالم شهادت جولان می دهند و در عالم اعلی ظاهرند. پس در مجموع رجال غیب ظهور دارند، اما از عامه مردم پنهانند.

۷. رجال الغیب به دلیل اینکه مستقیماً حقایق را شهود می کنند، بدون اینکه دچار اشتباه شوند، معانی و حقیقت آن را ادراک می کنند. آنها صاحب کشف هستند و هر صاحب کشفی نیز از آنها استفاده می کند و رجال الغیب هستند که اخبار اصحاب کشف و مؤمنان خالص را در جهان منتشر می کنند و احوال آنها را به جماعتی که اهلیتش را دارند می شناسانند.

به این دلیل آنها به منزله وزرا و مأموران امام زمان(ع) هستند که به رفع حوائج معنوی و الهی مردم قیام می کنند، اما نه به گونه ای که شناخته شوند و دیگران آنها را بشناسند.(۸)

سیر آنها در جهان نیز به همین منظور است تا چه دستوری رسد و چه مأموریتی بر دوش داشته باشند. آنها خود را دربست در اختیار فرامین الهی قرار داده اند تا چه دستور داده شود و چه سیری برای آنها معین شود.

روشن است که این افراد و روش زندگانی و سیر زمانی آنها برای ما مکشوف نیست و بلکه در نهایت پوشیدگی است و آنها هیچ گاه ادعا نمی کنند که رجال الغیب هستند بلکه هیچ ادعایی ندارند که در حدیث قدسی آمده است:

دوستان من زیر جبه من هستند و به جز من کسی آنها را نمی شناسد.(۹)

و اگر کسی ادعا داشته باشد که جزء رجال الغیب است همین ادعا نشانه دروغ بودن مدّعای اوست.

 

پی نوشتها:
۱) آب حیات: مجموعه سخنرانی‌های حضرت آیت الله ناصری در مورد امام زمان(ع)، گردآوری: مجید هادی زاده، چاپ چهارم: قم، خُلُق، ۱۳۸۶،ص۳۵۹.
۲) محمد معین، فرهنگ فارسی، چاپ هشتم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱، ج ۲، ص ۱۶۳۹.
۳) معارف و معاریف، ج ۵، ص ۶۲۸، همچنین ر.ک:. لغت نامه (دهخدا)، ج ۸، ص ۱۱۹۲۸، مادهی رجال الغیب؛ فرهنگ معارف اسلامی، ج ۲، صص۹۰۳و ۹۰۴.
۴) سوره طه(۲۰)؛ آیه ۱۰۸.
۵) سوره فرقان (۲۵)؛ آیه ۶۳.
۶) سوره حجرات (۴۹)، آیه ۲.
۷) سوره علق(۹۶)، آیه ۱۴
۸) برای پاسخ به این پرسش از فتوحات المکیه ابن عربی، ج ۲، صص ۱۱ـ ۱۲ و ج ۳، صص ۳۳۱ ـ ۳۲۸ استفاده شده است.
۹) حاجی سبزواری، ملاهادی، حدیث قدسی، شرح الاسماء الحسنی، ج ۳، ص ۴.
منبع: مجله موعود فروردین ۱۳۸۷، شماره ۸۶ به همراه تلخیص منابع دیگر.

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.