مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

کلاس انتظار …

 

سلام آقای من

 

تخته گذاشتن با یه گچ تا برات بنویسیم

صفحه دلمو بازکن میشه تخته

زبونمم میشه گچش

هرچی رو خواستم

با زبونم تعریف کردم تا رو صفحه دلم حک شه

سفید نمی نویسم چون رنگ ندارد با خون قرمزم می نویسم

میخواهم، زود میخواهم

مانند بچگی ها انار قرمزو شربت آلبالو نوشیدنی های خنک را

و مانند بزرگان دینداریم را با تمام تعلقاتش

بقیه را هر روز زمزمه میکنم و می نویسم بر صفحه دلم

 

روزانه چندین بار نیاز می شود

 

دعا کنیم که بیاید …

 و خدا خواست، که یک عمر نبیند یعقوب
چشهر بی یار، مگر ارزش دیدن دارد؟ 
اشتراک گذاری
1 دیدگاه
  1. زینب می گوید
    گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن /گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
    گفتم به نام نامیت هر دم بنازم / گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم 
    اللهم عجل لوییک الفرج
    زیبا بود 
    ممنون

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.