مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

سر درس امامت ۷۲ (ولایت تکوینی امام در روایات ۲)

۷۲

در منابع اهل سنت آمده است که امیر المومنین علیه السلام در کنار خانه کعبه با جوان فلجی به نام مبارک مواجه شد. جوان لنگان لنگان با اشتیاق وافر به حضور حضرت آمد، امام فرمود: حاجتت چیست؟ جوان گفت: حقیقت این است که من به پدرم آزار مى رساندم، و او مرا نفرین کرده و اکنون نصف بدنم فلج شده است. بسیار پشیمان شدم نزد پدرم آمدم و با خواهش و زارى از او معذرت خواهى کردم، و گفتم: مرا ببخش و برایم دعا کن. پدرم مرا بخشید و حتى حاضر شد که با هم به کنار کعبه بیاییم و در همان نقطه اى که نفرین کرده بود، دعا کند تا سلامتى خود را باز یابم. اما در میان راه بر اثر حادثه ای از دنیا رفت. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: اگر پدرت از تو راضى بوده است خداوند از تو راضی می شود، جوان عرضه داشت به خدا قسم همین گونه است (و پدرم از من راضی بود). امام علی علیه السلام برخاسته چند رکعت نماز خواندند و میان خود و خدایش دعاهایی خواند و فرمود : ای مبارک بایست؛ آن جوان ایستاد و راه رفت و سلامتیش به او بازگشت. (طبقات الشافعیه الکبرى، ج ۲، ص ۳۲۸)

آری همانطور که عیسی دارای ولایت تکوینی بود و به تصریح قرآن مرده را زنده می کرد و بیمار پیس را شفا می داد امیر المومنین علیه السلام نیز اینچنین بود به همین جهت است که در منابع اهل سنت از پیامبر خدا نقل شده است که فرمودند: «ای علی، اگرترس این نبود که گروه هائی از امت من درباره تو چیزهایی بگویند که مسیحیان درباره عیسی گفتند [و تو را به مقام خدائی برسانند]، امروز درباره تو سخنی می گفتم که وقتی از میان جمعی از مسلمانان عبور کنی، خاک پایت و باقیمانده آب وضویت را بگیرند و به آن شفا جویند.» (مناقب خوارزمی، ص ۷۷ و ۹۶ و مجمع الزوائد ج ۷ ص ۳۵)

 

اشتراک گذاری

نظرات بسته شده است.