سر درس امامت ۶۴ (ولایت تکوینی امام در قرآن ۵)
تا بدین جا از سه طریق ریشه های «ولایت تکوینی» امام را از منظر قرآن کریم بیان نمودیم، اینک طریقه چهارمی را بر مباحث پیشین می افزاییم. قبل از آن لازم است مقدمه ای را در خصوص «جایگاه عبادت در تحقق ولایت تکوینی» تبیین نمائیم.
حقیقت این است که در برخی از روایات، ثمره عبادت الهی، ولایت تکوینی دانسته شده است. در حدیثی که در منابع معتبر شیعه و سنی آمده است و به «قرب نوافل» معروف شده است می خوانیم: « بنده من بوسیله نماز نافله بمن نزدیک شود تا آنجا که من او را دوست بدارم، و هنگامى که او را دوست بدارم گوش او شوم همان گوشى که با آن میشنود و چشم او گردم همان چشمى که با آن ببیند، و زبانش شوم همان زبانى که با آن سخن گوید، و دست او گردم، همان دستى که با آن بگیرد، اگر مرا بخواند اجابتش کنم، و اگر از من خواهشى کند به او بدهم» (اصول کافی، ج ۲، ص ۳۵۲ و صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۰۵)
آیت الله جوادی در توضیح این حدیث می گوید: «وقتی عبد سالک محبوب خدا شد و خدا محبّ او، همه مجاری ادراکی و تحریکی او به عهده خدا است. اگر او میفهمد، با نور علمی خدا میفهمد و اگر کاری انجام می دهد، با قدرت خدا انجام می دهد. اگر می شنود، با سمع خدا میشنود و اگر میبیند، با بصیرت الهی میبیند و اگر سخن میگوید، با زبان الهی سخن میگوید. چنین انسانی نه در مسایل علمی درمانده میشود، نه اشتباه میفهمد و نه عجز و معصیت در کار او راه دارد. وقتی سخن به این مقام رسید، اگر خدا را بخواند او را اجابت میکند و اگر چیزی از خدا بخواهد، خداوند به او عطا خواهد کرد.» (شمیم ولایت صفحه ۷۱) نا گفته پیداست که این مقاماتی که در پی عبادت الهی حاصل می شود چیز جز همان «ولایت تکوینی» نیست، در درس بعد در این خصوص بیشتر توضیح خواهیم داد.