مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

وصیت امام عسکری و دو سفارش مهم

۲۰۱۲۰۱۳۰۱۷۴۰۲۴۲۹۶_sh-imamaskari-05

آفتاب امامت امام یازدهم(امام حسن عسکری علیه السلام) غروب مى‏ کرد زیرا خداوند این گونه مقدّر کرده بود که‏ این آفتاب از پس پرده غیبت صغرا و سپس غیبت کبرا پرتو افشانى کند. ازاین رو امام حسن عسکرى ‏علیه السلام بر دو بینش بسیار مهم تأکید کرد:

نخست: تأکید بر شناخت غیبت و گرفتن بیعت براى ولى اللَّه اعظم ‏امام منتظر (عج).

دوم: تحکیم شالوده‏ هاى مرجعیت دینى.

الف – گرفتن بیعت براى امام منتظر احادیث فراوانى در باره امام حجّت منتظرعلیه السلام وجود دارد که ازپیامبر وتمام ائمه‏ علیهم السلام صادر شده امّا تأکید امام عسکرى بر این امر تأثیررساترى داشت. چون آن حضرت، شخصاً امام را براى خواص از یاران‏ خویش مشخص کرد. همچنین روایتهاى فراوانى در این باره وارد شده که‏ به ذکر یکى از آنها اکتفا مى‏ورزیم.

احمد بن اسحاق بن سعید اشعرى روایت کرده است که:

بر امام حسن‏ عسکرى وارد شدم و خواستم در باره جانشینش از وى بپرسم. امّا آن‏حضرت خود بدون مقدّمه فرمود:

“احمد بن اسحاق! خداوند تبارک و تعالى از زمانى که آدم را آفریدزمین را از حجّت خدا بر خلقش خالى نگذاشته و تا روز قیامت هم خالى‏ نخواهد گذارد به برکت وجود او است که بلا از مردم زمین دور مى‏ شود وباران فرو مى‏ بارد وبرکات زمین برون مى‏ آیند”.

گفتم: فرزند رسول خدا! پس از تو امام و خلیفه کیست؟ پس شتابان وارد اتاق شد. سپس بیرون آمد و بچّه‏ اى روى دوش گرفته ‏بود صورتش گویى ماه شب چهارده بود و سه سال از عمرش مى‏ گذشت. سپس امام فرمود:

“احمد! اگر کرامت تو بر خداى عزّ و جل و بر حجّت هایش نمى‏ بود، این‏ کودکم را به تو نشان نمى ‏دادم. او همنام و هم کنیه رسول خدا و کسى است‏ که زمین را از عدل و داد پر مى‏ کند پس از آنکه ستم و بیداد پر شده باشد.

احمد! حکایت او در این امّت همچون حکایت خضر و همانندداستان ذو القرنین است. به خدا سوگند چنان غیبت درازى کند که هیچ‏کس از هلاکت در آن رهایى نیابد مگر آنکه خداوند او را بر اعتقاد به‏ امامتش استوار کرده و در طول این مدّت با دعا براى تعجیل فرجش‏ همراهى نموده باشد”.(حیاه الامام العسکرى، ص‏۲۶۳.)

ب – مرجعیت خردمندانه دینى‏ براى این امامت که امتداد رسالت الهى است باید کیان و موجودیت‏ اجتماعى در جهان وجود داشته باشد. این کیان شیعیان مخلص وفداکارند.
از طرفى اینان نیز باید از نظامى اجتماعى و استوارى بر خوردار شوند تابتوانند در برابر رخدادها و مبارزه‏ جوئیها توانا باشند. این نظام در رهبرى‏ مرجعیت تبلور مى‏ یابد. بدین معنى که شیعیان به گرد محور عالمان الهى‏ واُمَناى وى بر حلال وحرام، جمع شوند.  از این رو در دوران امام‏ عسکرى‏ علیه السلام شالوده نظام مرجعیت تحکیم یافت و نقش دانشمندان‏ شیعه، بدین اعتبار که آنان وکلا ونوّاب و سفیران امام معصوم‏ علیه السلام‏ هستند، برجستگى ویژه‏ اى پیدا کرد وروایتهاى فراوانى از امام‏ عسکرى‏ علیه السلام در باره نقش علماى دینى در بین مردم منتشر شد که یکى ازآنها همان روایت معروفى است که امام عسکرى‏ علیه السلام از جدّ خویش امام‏ صادق‏ علیه السلام روایت کرده است و در آن آمده: “آن که از فقیهان خویشتندار است و دین خویش را پاسدار و با هوا وهوس‏ خود ستیزه کار و امر مولاى خویش را فرمانبردار، پس بر عوام است که از اوتقلید کنند”.

از همین رو دانشمندان هدایت یافته، به نور اهل بیت‏ علیهم السلام امور امّت‏ را در دوران امام عهده دار شدند و با امام در باره مسائل مشکلّى که با آنهابر خورد مى‏ کردند، نامه مى‏ نگاشتند و امام هم پاسخ هاى به آنها مى‏ نوشت‏ و نامه‏ ها را به امضاى (توقیع) خویش مهر مى‏ کرد. این نامه‏ ها پیش علمابه تواقیع معروف شد و برخى از آنها از سوى امام عسکرى‏ علیه السلام شهرت‏ خاصّى کسب کردند.

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.