می_خوام_با_تو_باشم ۴

– به به، مهدی جان، سحر خیز شدی پسرم
– می خوام سحری بخورم. مامان گفته می تونی روزه کله گنجشکی بگیری. آخه دیگه بچه نیستم که، هفت سالمه! – بله بله، آفرین پسر گلم. پس حتما شیر و میوه هم بخور

***

با طلوع آفتاب، گویی پلک زمان دریچه ای نو رو به پنجره دل آدمیان باز می کرد اما علی بدحال تر از اون بود که بتونه از زیبایی های یک صبح بهاری لذت ببره. – علی آقا، خانمم دیگه از این وضع خسته شده، میگه دیگه حاضر نیست از سپهر مراقبت کنه. این چندروزه روزگارم رو سیاه کرده می گه الا و بلا باید بچه رو از این خونه ببری
– آقای شادمان، چند سال پیش با اصرار خودتون و هماهنگی با مرکز مربوطه بچه رو تحویل گرفتین. احساسی تصمیم نگیرید لطفا.
– مسئولیت بچه ای که معتاد به دنیا اومده خیلی بیشتر از اونیه که بنظر می رسه، شما نمی تونید درک کنید. خانمم حق داره چقدر توی موسسات مختلف و جورواجور بره و بیاد. – اگه اجازه بدین به خانواده بگم باهاشون صحبت کنن، بلکه فرجی حاصل بشه…
***

دو سه سال پیش، توی پارکی وسط شهر، از پدر و مادری کارتن خواب، کودکی به دنیا اومد که بدون اینکه جرم و تقصیری داشته باشه، اعتیاد رو از والدینش به ارث برده بود. بعد از رایزنی های زیادی که صورت گرفت، خانواده آقای شادمان با رضایت کامل سپهر رو به خونه بردن و مثل بچه خودشون ازش مراقبت کردن اما حالا ورق برگشته بود و پشیمون شده بودن…

***

– علی جان حواست نیستا، این فراز رو گوش کن خیلی قشنگه.
– چشم حاج آقا
– اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ…

خوب دقت کنید این فراز چندتا نکته مهم داره اول اینکه کسی که اعتقاد به ظهور امام زمان(عج) داره، یاس و نا امیدی برایش بی معنیه (وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ) نکته دوم اینه که کسی که منتظر و پیرو امام زمانشه، از مسیر عدالت خارج نمی شه(الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ) و نکته بعدی اینکه ایمنی امام عصر(عج) از هر نوع شر و بدی، دغدغه منتظران ایشونه. پس از خدای متعال می خوان که گرداگرد ایشون رو با فرشتگان مقربش احاطه کنه(حُفَّهُ [وَ احْفُفْهُ ] بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ) برا امشب کافیه. ان شاءالله شب های آینده کلاس شرح دعای افتتاح رو ادامه می دیم.

ادامه دارد…