مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

باز شدن همه چین‌های جسم و روح با صلوات

فضیلت صلوات

صلوات وقتی که بلند فرستاده می‌شود همه چین‌های جسم و روح را باز می‌کند. زیرا خداوند از برکت قائم آل محمّد عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف مومنین را راست و مستقیم آفریده است و آنها را روی پای خود ایستانده است. حجت خدا روی پای خود ایستاده است، او ایستاده است. این از لقب او معلوم است، او همیشه ایستاده است. به ما فرموده است برای خدا بلند شوید اَن تَقوُمُوا لِلهِ (سوریه سبأ آیه ۴۶). بلند شوید و برای خدا حرکت کنید. او همیشه ایستاده است. در روایت آمده است که او حتّی اگر بنشیند باز ایستاده است، لذا خداوند مومنین را خوش قامت و بدن‌هایشان را مستقیم و همه رگ‌های بدن آنها را صدق آفریده است. همه صدق و مستقیم است. امیدوارم در نما، آرام بایستید و حرکت و نشستنتان آرام باشد تا آن مستقیم بودن و صدقی که خداوند آفریده است محفوظ بماند.
دروغ یعنی چین دادن و چیزها را عوض کردن. یعنی آنکه آدمی سر رگ‌ها را با منقاش برگرداند تا بتواند دروغ بگوید و الاّ تمام وجود بنی‌آدم را فطرت توحیدی و صدق محض آفریده است. می‌دانید که بدن رگ بسیار دارد؛ رگ‌های ریزی دارد که آنها را باید با میکروسکوپ دید. بعضی رگ‌ها درشت است، بعضی رگ‌ها زیاد است، در گوشت هم رگ هست. وقتی که انسان راستگوست و نشستن و راه رفتنش صدق است تمام این رگ‌ها مرتّب‌اند و زحمتی برای صاحبش ندارند. خدا نکند کسی بخواهد چیزی خلاف آنچه می‌داند و آفریده شده است بگوید. چنین کاری چقدر زحمت دارد. باید تمام وجود خود را برگداند و کج کند تا بتواند یک دروغ بگوید. باید فهم و شعور خود را کتمان کند و سر آنها را برگرداند. بلکه باید تمامی وجود خود را کنترل کند و همه آن را کج کند و کنترل کند که مبادا راست بگوید. آخر سر هم کنترل از دستش خارج می‌شود و راستش را می‌گوید. دروغ اساساً خود چیزی نیست که واقعیت داشته باشد، چه رسد به تهیه کردن آن. دروغ چیزی را می‌گویند که واقعیت ندارد، آیا چنین نیست؟ چیزی که واقعیت ندارد پیش‌بینی کردنش چگونه است؟ چنین چیزی دیگر اصلاً واقعیت ندارد. لذا یک چیز موهومی است. وقت صرف آن نکن که بفهمی دروغ چیست. نمی‌توانی و هیچ کس نمی‌تواند بفهمد که آن چیست. زیرا وجود و شیئیتی ندارد که کسی آن را بشناسد و پیدایش کند.

در تعریف دروغ، گفتند چیزی است که واقعیت ندارد. پرسید: آیا واقعیت ندارد؟ گفتند: نه. دوباره پرسید دوباره همین پاسخ را شنید. امیدوارم سه دفعه که این سوال را کردی و آن جواب را شنیدی باور کنی که دروغ واقعیت ندارد، نه حرفش، نه ذکرش و نه خودش.

کتاب طوبی محبت؛ جلد۳ – ص ۱۵۷
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.