می_خوام_با_تو_باشم ۱۴

– باور کن علی اگه مرخصم نمی کردن دیوانه می شدم دیگه. امسال ماه رمضان متفاوتی رو تجربه کردم! آدم تا بیمار نشه، اونجور که باید و شاید قدر سلامتیش رو نمی دونه.
– خداروشکر که بهترین. خیلی سخت گذشت. راستی بابا حیدر، از وقتی بچه بودم یادمه که شما علاقه خاصی به زنبق سفید داشتین، جوری که هرجا می رفتین زنبق سفید می کاشتین، این علاقه دلیل خاصی داره؟
– ببین علی جان، می دونی که هر گل نماد خاصی داره. مثلا گل شقایق نماد امید، آرزو و عشقه. حتی بین رنگ های مختلف گل ها هم تفاوت هست مثلا گل رز سرخ، سفید و زرد با هم فرق دارن. گل زنبق هم نماد خلوص قلبه و زنبق سفید هم نماد پاکی و بی گناهیه. منم سعی می کنم هرجا می رم زنبق سفید بکارم تا همیشه با دیدن اون ها یادم بیوفته که باید با پاکی و خلوص نیت زندگی کنم و در مسیر زندگی با خدا باشم. اینجوریه که می تونیم به امام زمانمون نزدیک بشیم.
– چقدر جالب، پس بعد از این زنبق های قشنگی که برامون کاشتین رو بیشتر دوست دارم.
– علی اگه معرفتت رو نسبت به جایگاه ائمه() و امام زمان() بالا بردی، بدون که در مسیر حقی. در روایتی از ابونصر طریف نقل شده که: بر امام زمان() [در ایام کودکی ایشان] وارد شدم. فرمودند: مرا می شناسی؟ گفتم: آری؛ فرمودند: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و فرزند آقای من هستید. فرمودند: از این نپرسیدم، عرض کردم: فدای شما شوم! خودتان بیان کنید. فرمودند: من خاتم اوصیا هستم و خداوند به واسطه من بلا را از اهلم و شیعیان رفع می کند(بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۰)
– چشم باباحیدر. خدارو صدهزار مرتبه شکر که خدا بهم والدینی مثل شما و مادر داده که هروقت پای صحبتتون می شینم، بهم درس های نابی میدین.
– علی جان، این شعر رو گوش کن، خیلی قشنگه: خیمه نشین صحرا، آرام جان زهرا/هر جایی هستی ای یار، محتاج یک دعایم/وقت اذان مغرب، دلتنگ کربلایم/ای روزه دار، افطار محتاج یک دعایم

ادامه دارد…