مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

سر درس مهدویت ۸۵ (انتظار فرج ۳)

۳۵

انتظار یک عمل است زیرا می فرماید: «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَج» (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۰۸) و نمى‏گوید: «افضل الحالات» انتظار عمل است نه حالت. انتظار اگر به معنای توقف و ایستائی باشد از سنخ عمل نیست بلکه صرفا یک حالت است.  در رویات دیگر آمده است: «أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ» (بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۹۴) در این نقل نیز نفرموده: «افضل الحالات» یا «احب الحالات» بنابراین انتظار سکوت و احتزار و سکون نیست.

منتظِر با منتظَر باید سنخیت و مناسبتی داشته باشند.کشاورز منتظر میوه است. مستکشف منتظر کشفیات است. مخترع منتظر اختراع است والدین منتظر فرزندان هستند، مسافر منتظر رسیدن به مقصد است، در تمام این موارد یک سنخیتی وجود دارد یعنى بین میوه و کشاورزى، کشف و مستکشف، اختراع و مخترع و … رابطه است به همین روی کشاورز زحمت کاشت بذر را به جان می خرد، مستکشف و مخترع سختی مطالعه و تحقیق را متحمل می شود، پدر و مادر تماس می گیرند و جستجو می نمایند و … و هرگز هیچکدام در یک حالت تخدیر، ساکن و بی حرکت نمی نشینند و الا کسی به آنها «منتظر» نخواهد گفت.

آری انتظار هرگز با توقف و ایستائی سر سازگاری ندارد. مانند منتظران خورشید در شب، که عمل می کنند و خود لامپی برای به دست آوردن نور روشن می کنند و منتظران گرمای مطلوب تابستان در دل سرمای زمستان که عمل می نمایند و در حد توان خود چراغی برای گرم شدن خویش روشن می سازند. به همین روی است که فضیلت عمل انتظار برابر با فضیلت «شهادت در رکاب رسول خدا» دانسته شده است (ر.ک: بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۶( و الا اگر انتظار ایستائی و سکون بود تناسبی با شهادت و جانسپاری نداشت.

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.