به انتظار امام زمان(علیه السلام)
چشمان نگرانت به کدامین در خیره شده و در تنهایی ذهنت ، در فراسوی درها به جستجوی چه چیز برخاسته ای؟!
هیچ کجا و هیچ کس نیست برای چون توئی که تنهاییت تا وسعت مرگ ادامه دارد.
هرگز هیچ کجا، هیچ کس و هیچ وقت به انتظار نایستاده است و تو بیهوده ترین انتظار را با خود داری.
خودت هم نمی دانی انتظار چه را می کشی، حتی در تصورات خویش تصویری زلال از این انتظار نداری. اما فقط این را می دانی که باید به انتظار ایستاد.
حس غریبی ترا به اینگونه جایی که نمی دانی کجاست، به انتظار چیزی که نمیدانی چیست، واداشته است.
میگویی باید کسی باشد! باید کسی بیاید! اما کی و کجا نمی دانی .