مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

سر درس امامت ۴۱ (علم امام ۱)

 ۴۶-۱۱

  1. آیا کسی که بار وظیفه هدایت تکوینی و هدایت تشریعی را به دوش می کشد می تواند عالم نباشد؟ آیا بدون علم و دانش می توان راه حق را برای دیگران بازشناساند و بدین سان برای ایشان «ارائه طریق» نمود؟ آیا فردی جاهل شایستگی حرکت دادن بندگان الهی در مسیر سعادت و کمال را دارد و می توان برای تک تک آنها «ایصال به مطلوب» را فراهم آورد؟
  2. با کمی دقت می توان به روشنی پاسخ سوال های پیش گفته را دریافت؛ به روشنی نمایان است که هدایت گری و جهل با یکدیگر جمع نمی شوند چگونه می توان جاهلی را که خود علمی به راه سعادت ندارد «راهنما» محسوب نمود و چگونه می توان بی بهره از نور علم را که خود در گرداب جهل قوطه ور است «همراه در راه» محسوب کرد؟ آیا برای یافتن یک آدرس ممکن است به سراغ شخصی رویم که هیچ شناختی از شهر ندارد؟! آیا برای انتخاب همراه در مسیری سخت و طاقت فرسا ممکن است به دنبال فردی رویم که بهره ای از دانش نداشته خود نیازمندی به فردی دیگر است تا او را از ظلمتکده جهل بیرون آورد؟ بنابراین عقل انسان به روشنی به این مطلب دلالت می نماید که «هادیان به هدایت تشریعی و تکوینی بدون تردید بهره مند از مراتب علم و دانش هستند»
  3. بنابراین همانطور که ویژگی هدایت تشریعی و تکوینی امام ریشه در آیات قرآن کریم دارد، علم امام نیز – از آن جهت که لازمه امر هدایت گری است – ریشه در قرآن کریم دارد. به دیگر سخن آیاتی که «هدایت تکوینی» امام را از ویژگی های امام محسوب می کردند – که در دروس قبلی از آنها سخن به میان آمد – بر «عالم بودن» امام نیز دلالت دارند.

علاوه بر این می توان برخی دیگر از آیات قرآن کریم را شاهدی بر «علم امام» محسوب نمود که در درس های بعدی به بعضی از آنها اشاره می شود.

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.