مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

فساد لازمه ظهور است پس فساد بد نیست!!

 

حادیث متواتر اسلامی میگوید: هنگامی که روی زمین را جور و ستم، و چهره
اجتماع بشری را فساد و آلودگی فرا گیرد؛ آخرین حجّت خدا حضرت مهدی(عج) از
پس پرده غیبت بیرون آمده و جهان را پر از عدل و داد مینماید.

ظهور آن حضرت در زمانی خواهد بود که فساد جهان را فرا گیرد؛ در این موقع برای پدید آوردن زمینه انقلاب غیبی و خدایی، ما نه تنها باید با ستم و گناه مبارزه نکنیم، بله باید در گسترش فساد و آلودگی کوشش نماییم تا هرچه زودتر شرایط این نهضت آسمانی فراهم آید و مقدّمات ظهور او ممکن گردد؛ در غیر این صورت با دست خود نهضت این دادگر غیبی را به تأخیر انداخته ایم!

پاسخ

اوّلاً: باید توجّه نمود که شرط ظهور امام، هرگز منحصر به گسترش فساد در اجتماع انسانی نیست؛ بلکه هرگاه مردم جهان از نظر رشد فکری و کمالات روحی به حدّی برسند که بتوانند ارزش وجود امام را درک نمایند و شایسته رهبری او گردند، در این صور امام(عج) بدون هیچ قید و شرطی ظهور نموده و از پس پرده غیبت بیرون میآید.
در کتابهای عقاید و مذاهب بطور مبسوط و گسترده بحث و بررسی شده است که مانع اساسی برای غیبت امام، اخلاق و روحیّات و عدم آمادگی جامعه انسانی برای ظهور و حکومت آن حضرت است و اگر این مانع برطرف گردد، دوران غیبت او سپری خواهد شد.
دانشمند بزرگ و فیلسوف عالیقدر اسلام مرحوم خواجه نصیرالدّین طوسی در کتاب «تجرید العقائد» در این باره سه جمله کوتاه و پر مغز دارد که با توضیح مختری در اینجا نقل میکنیم:

۱- وُجُودُهُ لُطْفٌ: وجود امام معصوم -خواه آشکار و خواه پنهان- برای جامعه انسانی نعمت معنوی و وسیله نزدیکی به اطاعت فرمان پروردگار است؛ زیرا رابطه هدایت الهی میان خدا و مردم، به وسیله امام برقرار میگردد و بسیاری از نعمتهای معنوی و مادّی به خاطر امام به مردم میرسد، حتّی هدایت معنوی امام نسبت به افراد شایسته همیشگی است – اگرچه او را نبینند و نشناسند.
۲- وَتَصَرُّفِه لُطْفٍ آخَر: هرگاه امام از پس پرده غیبت بیرون آید و به راهنمایی ظاهری بپردازد و زمام امور را به دست بگیرد خود نعمت دیگری است؛ در این موقع نه تنها یک گروه از وجود او بهرهمند میگردند؛ بلکه همه جامعه انسانی از وجود او که مظهر عدل و داد و مجری دستورهای آسمانی و اجرای الهی است، بهره مند خواهند بود.

۳- وَعَدَمِهِ مِنّا: هرگاه او از تصرّف در امور مردم خودداری میکند و در پس پرده غیبت به سر میبرد و به بزرگترین آمال و آرزوی بشر تحقّق نمی بخشد، برای موانعی است که خود مردم بر سر راه او به وجود آورده اند و علّت اساسی سلب این نعمت، خود مردم هستند و اگر خود مردم برای حکومت واحد جهانی -آن هم بر پایه فضیلت و اخلاق و عدل و داد و رعایت حقوق و احکام اسلامی- آمادگی پیدا کنند، بطور مسلّم آشکار خواهد شد و هیچگاه از ناحیه خداوند کوتاهی از ابراز لطف نبوده، این خود مردمند که ظهور حکومت حقّه الهی را به تأخیر انداختهاند.
بنابراین، توسعه فساد و گسترش آلودگی، شرط منحصر ظهور امام نیست که به جز آن، به فکر راه دیگری نباشیم و در پیدایش آن تسریع نماییم، بلکه راه نزدیکتری دارد که همان پیدایش لیاقت و شایستگی در مردم است.

و به عبارت دیگر، شرط رهبری دو چیز است:

۱- وجود رهبر
۲- آمادگی مردم برای پذیرش رهبر
مسلّماً اگر شرط دوم از ناحیه مردم تحقّق یابد، خداوند شرط اوّل را بلافاصله ایجاد خواهد نمود.

ثانیاً: گسترش فساد آلودگی جامعهبشری هدف اصلی نیست، بلکه زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(عج) و اصلاح جامعه انسانی فراهم میسازد؛ زیرا هنگامی که ظلم و جور زمین را فرا گرفت و بشریّت گرفتار تبعیضات ناروا و مفاسد گوناگون گردید و مشکلات طاقتفرسا گریبان انسانها را گرفت و تجارب مختلف نشان داد که اسنان تنها به اتّکای نیروی خود و قوانینی که وضع کرده نمی تواند مشکلات را ریشهکن سازد و عدالت اجتماعی را در سراس کره زمین مستقر نماید؛ در این هنگام، آمادگی فکری کامل برای پذیرش برنامه یک رهبر الهی پیدا میکند که بیماریهای این بیمار خسته را با نسخههای آسمان خود درمان نماید و میفهمد که نقش دیگر انقلاب برتری لازم است که به همه نابسامانی ها خاتمه بخشد.
اصولاً هیچ نهضت اصلاحی بدون یک زمینه فکری قبلی انجام نمیپذیرد و اصل «عرضه و تقاضا» که یک اصل اقتصادی است، در عین حال، یک اصل اجتماعی نیز میباشد و تا درخواستی در مردم نباشد، عرضه هر نوع کالای معنوی و مادّی بی ارزش و بی ثمر خواهد بود.
ولی آیا زمینه فکری و آمادگی روحی برای یک نهضت اصلاحی و جهانی، که منجر به برقراری حکومت واحد جهانی، آن هم بر اساس عدل و داد و ارزشهای اخلاقی و رعایت حقوق و مقرّرات اسلام گردد کافی است، یا این زمینه فکری پشتوانه دیگری لازم دارد که این دگرگونی فکری را به صورت انقلابی خارجی درآورد و هر نوع مانع را از ر راه نهضت بردارد و از این زمینه فکری حدّاکثر بهره برداری را بنماید.
نه تنها تجارب بیشمار و آزمایشهای متوالی این مطلب را تصدیق میکند، بلکه روایات و احادیث زیادی که درباره نهضت این مصلح جهانی وارد شده است، آشکارا میرساند که انقلاب آخرین حجّت الهی پس از پدید آمدن یک زمینه فکری، نیاز به قدرت و نیرو دارد که بتواند در پرتو آن قدرت، از زمینه های موجود بهرهبرداری کند و هر مانعی را که بر سر راه نهضت خود وجود دارد برطرف سازد و در احادیث اسلامی به وجود انصار و یاران و تعداد آنها و این که قیام حضرت مهدی(عج) توأم با قدرت و نیرو خواهد بود، تصریح شده است.
در این موقع ما باید برای تأمین منظور دوم و تربیت اعوان و انصار و سربازان فداکار که جان به کف در راه آرمانهای الهی نبرد و فداکاری نمایند، در پرورش افراد صالح و جانباز بکوشیم و تا آنجا که امکانات اجازه میدهد، برای یک چنین نهضت وسیع جهانی، افرادی را تربیت کنیم که بتوانند آرمانهای جهانی آن حضرت را در سرتاسر جهان تحقّق بخشند و یک چنین هدف مقدّسی در صورتی انجام میگیرد که مصلحان اجتماع دست روی دست نگذارند و از هیچگونه اقدامی در راه تربیت افراد با ایمان دریغ نورزند.
ثالثاً: از همه اینها گذشته، ما باید موقعیّت خود را در زمینه انقلا «حضرت مهدی»(عج) مشخّص کنیم؛ بدیهی است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانی خواهیم بود که انقلاب حضرت مهدی(عج) برای در هم کوبیدن آنها صورت میگیرد و اگر در صدد اصلاح جامعه باشیم، از کسانی خواهیم بود که در ارتش انقلابی حضرت مهدی(عج) همکاری میکنند؛ بنابراین، به فرض این که با کمک کردن به توسعه فساد، ظهور حضرت هدی(عج) را به پیش بیندازیم، وضع خود را به طور قطع به خطر انداختهایم، مگر نه این است که حضرت مهدی(عج) برای کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط ظلم و فساد قیام میکند، ما چگونه میتوانیم با گسترش فساد از انقلاب او بهره مند شویم؟

بنابراین، سکوت در برابر فساد و یا کمک به توسعه فساد -چه از لحاظ کلّی و چه از نظر شخصی- برای ظهور حضرت مهدی(عج) صحیح نیست.
بیشتر به نظر میرسد که این اشکال و مغلطهدکاری را کسانی درست کردهاند که میخواهند از زیر بار مسئولیت ها فرار کنند و یا آلوده به هر فساد شوند.

—————————-

پاسخ به پرسش های مذهبی،تالیف آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی،نسل جوان ۱۳۸۷

 

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.