مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

اخیرا ادعا کرده سید یمانی است راست میگوید؟

مدتی است فردی در عراق مدعی شده که سید یمانی و نایب امام زمان (عج) است و کراماتی از او نقل شده است بالاخص از لحاظ علمی وتأویل قرآن، پیشگویی آینده و خواندن اندیشه افراد و درمان بیماریهایسرطانی… تاچه حد باید به این مطالب اعتنا شود؟ او حتی از تمام مخالفانتقاضای مباهله کرده، وظیفه ما چیست؟ سید یمانی چه نشانه هایی دارد و چهزمانی می آید؟

 

روایات متعددی از اهل بیت(ع) درباره انقلاب اسلامی و زمینه ساز ظهورحضرت مهدی(عج) در یمن وارد شده است که برخی از آنها صحیح السند می­باشد،حتمی بودن وقوع این انقلاب را تصریح می­کند، حتی برخی از روایات انقلاباسلامی یمن را در زمان ظهور، هدایت بخش­ترین درخشش­ها بطور مطلق به حسابمی­آورد و وقت آن را، هم زمان با خروج سفیانی در ماه رجب یعنی چند ماه قبلاز ظهور حضرت مهدی(عج) و پایتخت آن را صنعا معرفی می­کند.

 

اما نام رهبر آن در روایات معروف به یمنی می­باشد و روایتی نام وی را”حسن” و یا “حسین” و از نسل زید بن علی علیهما السلام یاد می­کند. ولی اینروایت از نظر متن و سند قابل بحث است. از مهم­ترین روایات مربوط به انقلابیمنی روایتی است که از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: (قبل از قیام قائموقوع پنج علامت حتمی است: یمنی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه وفرو رفتن در بیابان)[i]

و در روایت دیگر از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: (خروج این سهتن، خراسانی،سفیانی و یمنی در یک سال و یک ماه و یک روز اتفاقمی­افتد….)[ii]

 

روایات می­گویند: یمنی در پی نبرد با سفیانی وارد عراق می­شود و نیروهایایرانی و یمنی جهت رویارویی با سفیانی وارد عمل می­شوند. نکته دیگر دراین­باره این که ممکن است “یمنی” متعدد باشد و یمنی وعده داده شده و موردنظر دومین یمنی باشد. زیرا روایات گذشته خروج یمنی موعود را با صراحت هم­زمان با ظاهر شدن سفیانی، یعنی سال ظهور حضرت مهدی(عج) بیان کرده است وروایات دیگری با سند صحیح از امام صادق(ع) وجود دارد که می­گوید: (مصری ویمنی قبل از سفیانی قیام می­کنند)[iii].

 

بنا به این روایت، بایستی شخصی که در این روایت آمده یمنی اول باشد که زمینه ساز یمنی دوم و موعود خواهد بود.[iv]

خلاصه این که: ما وقتی این روایات را ملاحظه می­کنیم به نکات ذیل دست می­یابیم:

خروح او در یمن است نه عراق و همراه و هم زمان با خروج خراسانی و سفیانیاست. او فردی قیام نمی­کند بلکه قیام جمعی داشته و دارای لشگر مسلحی هستکه در مقابل سفیانی قرار می­گیرد.

 

روایتی هم که از یمانی اول بحث کرده است، ظاهرش این است که عراقی نیست بلکه آماده کننده لشگر برای یمانی در یمن است.

وقتی تاریخ را ملاحظه می­کنیم می­بینیم که بسیاری از افراد بوده­اند کهادعای مهدویت داشته و خود را امام عصر(عج) معرفی کرده­اند یا خود را باب آنحضرت یا از سفیران آن حضرت شمرده­اند و همین مسأله ما را به بیداری واحتیاط در این مسائل فرا می­خواند.

 

ما نفهمیدیم که در این مسأله چه حاجتی به مباهله و امثال آن هست؟بالأخره این آقا در محضر علماء و متفکرین و بزرگان دین هست. اگر علماء ازوضعیت او خبر ندارند پس چرا طلب مباهله می­کند و چرا وضعیت خود را با آناندر میان نمی­گذارد تا تأییدش کنند و اگر علماء هم مخالفت کردند ما بدانیمچرا مخالفت کردند.

در این موقعیت ویژه و حساس که عراق آنرا تجربه می­کند و تشیع آنرا از سرمی­گذراند و خطری که در کمین آنان است، چه شده است که این فرد با کفرمواجهه و درگیر نمی­شود و چرا نقشی در مقابله با متجاوزان ایفاء نمی­کند واشکالات دیگر که جای پرداختن به آنها نیست و مجموعاً معلوم است که این ادعانادرست و ناپذیرفتنی است.

 

——————————————————————————–

-[i]بحارالانوار جلد ۵۲ صفحه ۲۰۴٫

[ii]- بحارالانوار جلد۵۲ صفحه ۲۱۰٫

[iii]- بحارالانوار جلد ۵۲ صفحه ۲۱۰ بنقل از کتاب غیبت طوسی.

[iv]- عصر ظهور از صفحه ۱۵۷ تا ۱۶۳٫

منبع:پرسمان مهدویت

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.