مهدویت"منجی"امام زمان"موعود"انتظار"متن و عکس مهدوی"شعرمهدوی"مدعیان دروغین مهدویت"انتظار"منتظر"شعرمهدی

سر درس امامت ۵۰ (علم امام ۱۰)

 ۵۵-۱

  1. دومین خاستگاه و سرچشمه علم امام «میراث علمى پیامبر اکرم» صلى الله علیه و آله مى‏باشد. به عقیده‏ى امامیه پیامبر اکرم علیه السلام در زمان حیات خویش همه‏ى دانسته‏هاى خود را به روش‏هاى گوناگون در اختیار امام على علیه السلام قرار داده و این مواریث عظیم و گرانبها نسل به نسل به سایر امامان منتقل شده ‏است.
  2. انتقال این علوم به صورت کلی به دو صورت بوده است، برخی از آنها به صورت «طبیعی» به امام علی علیه السلام منتقل شده است زیرا علی علیه السلام از بدو کودکی ملازم و همراه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است. آن حضرت در این باره می فرماید: «شما مى دانید مرا نزد رسول خدا چه خویشاوندى نزدیک و رتبت ویژه است. آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود نهاده و بر سینه‏ى خویش جا مى‏داد. مرا در بستر خود مى‏خوابانید چنانکه تنم را به تن خویش مى‏سود و بوى خوش خود را به من مى‏بویاند و گاه بود که چیزى را مى‏جوید سپس آن را به من مى‏خورانید از من دروغى در گفتار نشنید و خطایى در کردار ندید. هنگامى که از شیر گرفته شد، خدا بزرگترین فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشین او فرمود تا راههاى بزرگوارى را پیموده و خوى‏هاى نیکوى جهان را فراهم آورد و من در پى او بودم چنانکه شتر بچه در پى مادر رود. هر روز براى من از اخلاق برتر خود نشانه‏اى برپا مى‏داشت و مرا به پیروى آن مى‏گماشت …» (نهج البلاغه خ ۱۹۲)
  3. طریق دوم انتقال این علوم «غیر طبیعی» و معجزه گونه بوده است. قراینى در کار است که نشان مى‏دهد این فرایند تعلیم و تربیت و انتقال علوم و حقایق با عنایت الهى و به غیر از روش‏هاى متعارف کسب علم انجام مى‏گرفته‏است. از جمله به گفتارى از امام على علیه السلام در خطبه‏ى قاصعه مى‏توان اشاره کرد که فرمود: «من هنگامى که وحى بر پیامبر صلى الله علیه و آله فرود مى‏آمد صداى نعره‏ى شیطان را شنیدم. گفتم: اى پیامبر خدا چه آوایى است؟» گفت: «این شیطان است که از اینکه او را نپرستیدند نومید و نگران است. همانا تو مى‏شنوى آنچه را من مى‏شنوم و مى‏بینى آنچه را مى‏بینم جز اینکه تو پیامبر نیستى ولى تو وزیرى و بر راه خیر مى‏روى» (نهج البلاغه: خ ۱۹۲)
  4. بى‏گمان اینگونه آگاهى یافتن به حقایقى که ویژه‏ى پیامبر بوده و برابر شدن علی علیه السلام با پیامبر صلی الله علیه و آله در ادراک اسرار وحیانى، از جلوه‏ى خاصى از عنایات خداوندى درباره‏ى او پرده بر مى‏دارد که در ترازوهاى عرفى قابل سنجش نیست و یا اینکه به یکباره پیامبر هزار باب علم بر روى او مى‏گشاید که از هر یک هزار باب دیگر گشوده مى‏گردد، از جمله مسائل اسرارآمیز دیگر در این میان مى‏باشد. (کنز العمال ج ۱۳، ص ۱۱۴، رقم ۳۶۳۷۲، تاریخ دمشق ج ۴۲، ص ۳۸۵)
  5. در نتیجه‏ى این انتقال علوم، على علیه السلام به آنچنان جایگاه علمى رسیده که پیامبر در حق او فرمود: «من شهر علمم و على دروازه‏ى آن. هر که این شهر را خواهد باید از در اندر آید.» (المستدرک على الصحیحین ج ۳ ص ۱۲۶، مجمع الزوائد ج ۹ ص ۱۱۴ و …)

در درس بعد در خصوص سومین خاستگاه علم امام سخن خواهیم گفت.

اشتراک گذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.